سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلق، نانخور خدایند . لذا محبوب ترینِ خلق نزد خدا، کسی است که به نانخوران خدا سودی رساند وخانواده ای را شادمان کند . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
سیاسی اجتماعی ومناسبت ها
لینک‌های روزانه
پیوندها

آنان که در جمل دل در گرو نام ام المومنین دادند و با دیدن طلحه الخیر و زبیر سیف السلام با نیتی چه بسا خالص به میدان نبرد آمدند ، در مقابل علی(ع) ایستادند. ام المومنین جزو چهره های شناخته شده مسلمین بوده است و همسر پیامبر(ص). حال اگر آدمی بخواهد بخاطر اسم و عنوان و لقب و نسب حق را از باطل تشخیص دهد بی شک دچار تردید خواهد شد و نخواهد توانست تصمیم بگیرد و راه و چاه را از هم تشخیص دهد. که در جمل یک سوی میدان همسر پیامبر(ص) و صحابه ای هستند مانند طلحه و زبیر و در سوی دیگر میدان علی(ع) است داماد و پسر عموی پیامبر و عمار و مالک و برادر ام المومنین، محمد بن ابی بکر!
 
پس چه کسی و با چه معیاری می تواند عقلا و منطقا اثبات کند که نسب و لقب مایه بزرگی و حقانیت است؟ مگر همسران نوح(ع) و لوط(ع) که همسر پیامبر بودند در راه حق بودند؟ مگر آسیه که همسر طاغوت زمان خود، فرعون ، باطل بود؟ مگر پسر نوح در کشتی نجات قرار گرفت که امروز هم هر کسی به صرف آقازاده بودن و نسبت فامیلی داشتن با کسی نجات پیدا کند؟ مگر پیامبر و ائمه ادعا کرده اند که هر کس به ایشان منسوب بوده است بر حق است؟ مگر نه اینکه قاتل امام مجتبی(ع) و امام جواد(ع) همسرانشان بودند؟ مگر نه اینکه جعفر کذاب فرزند و برادر و عموی معصوم بوده است؟ 

اشتباه نشود حفظ حرمت منسوبین به بزرگان و مخصوصا معصومین واجب است آن هم بخاطر اتصالشان به آن منبع نور. ولی آیا این اتصال حقانیت می آورد؟ آنقدر مثال نقض وجود دارد که کسی را یاری دفاع از این فرضیه نیست! 

امام متقیان بر همین اساس به آن مرد متحیر در میدان سخت تصمیم گیری برای انتخاب بین سقوط و نجات به او سلاح بصیرت دادند که تا همیشه مجهز بماند و فرمودند حق را با اشخاص نشناس بلکه اشخاص را با حق بشناس! 

اگر سلاحت بصیرت باشد برای تشخیص حق از باطل ، حتی اگر زبیر هم جلویت بایستد، همان زبیری که پیامبر در وصفش فرمود سیف الاسلام ، دیگر مردد نمی شوی! که معیار حق را همان پیامبر معرفی کرده است و فرموده است که «علی مع الحق و الحق مع العلی یدور حیث ما دار». 

با این سلاح یار غار پیامبر، همسر پیامبر، صحابه پیامبر، فرمانده لشگر پیامبر همه مورد احترامند ولی ملاک حق نیستند. 

برای همین هم پیر جماران آخرین بند وصیت نامه ی خود را اختصاص می دهد به سلاح برنده بصیرت و می فرماید:« میزان در هرکس حال فعلى او است ». 

امام راحل بی تردید با نگاه آینده نگر و الهی خود بین تمام رهبران جهان بی نظیر است ، و دلیل آن هم مشخص؛ چرا که او دل به دین و آیینی بسته بود که در مقابل تمامی تفکرات مادی ایستاده بود و با دیدگان نافذ خود خطر متحجرین و متجددین را هشدار می داد. 

حضرتش بی گمان با نگاه الهی خود که بسیار فراتر از مدیربت استراتژیک سیاست مداران امروزه است ، راه را روشن کرد و تشکیلاتی را بنا نهاد که در بینابین آحاد جامعه نفوذ کرد و بین دانشجو ، طلبه ، کارگر، کارمند، هنرمند، ورزشکار، کاسب، ... جا باز کرد و پایگاهش در محل زندگی مردم بود و در بین مردم بود و از مردم بود. بسیج معجزه ی حضرت روح الله است که چون خاری در چشم دشمنان است و هر روزی که بیشتر می گذرد برکاتش بیشتر احساس می شود. 

بی جهت نبوده است که دشمن قدرت رسانه ای خود را سالیان سال بر روی تخریب این نهاد مردمی گذاشته است. چرا که می داند اگر بسیج دچار ضعف شود یکی از مهمترین قدرت های نظام جمهوری اسلامی دچار مشکل شده است و آسیب پذیری جمهوری اسلامی افزایش پیدا کرده است. ولی این خیال دشمن هم به خاطر بدنه ی کاملا مردمی آن خیالی باطل خواهد بود. 

در جنگ نرم اصلی ترین هدف، حمله به افکار و اذهان مردم است و مهمترین قدرت مقابل آن بسیج است و برای همین چنین تشکیلاتی در هیچ کجای دنیا مشابه و قرینه ای ندارد و بدون تردید مایه استحکام و قدرت نظام مقدس جمهوری اسلامی شده است. به تصریح رهبر انقلاب بسیج در فضای فتنه سر بلند بیرون امده است و این امری نیست جز به مدد سلاح بصیرتی که امام راحل برای فرزندان معنوی اش به یادگار گذاشته است که دل به افراد نبندند و در مسیر اسلام ناب محمدی باشند.
این تشکیلات استراتژیک مردمی که دشمن را همیشه در محاسباتش دچار اشتباه کرده است ،به گفته رهبر انقلاب بر سه اصل استوار است: بصیرت ، اخلاص، عمل. 

بصیرت همان عاملی است که اگر آدمی نداشته باشد یا به افراط کشیده می شود یا به تفریط. یعنی با نیت خالص می توانی در جمل باشی ولی در مقابل علی(ع) و جزو ناکثین و یا در نهروان و جزو مارقین و اگر اخلاص نداشته باشی که یا ریاکاری و یا منافق ، و اگر عمل نداشته باشی می شوی جزو قاعدین و باید پاسخ گو باشی نسبت به سکوتت. 

بسیجی هر سه خصوصیت را دارد، یعنی هم بصیرت و هم اخلاص و هم عمل، یعنی هم مالک و هم عمار . 

بصیرت است که به عمل جهت می دهد . این عمل حال می تواند فریاد باشد یا سکوت! هر جایی نباید سکوت کرد و هر جایی هم نباید فریاد زد. جایی برای حفظ اسلام باید استخوان در گلو داشت و جایی برای حفظ اسلام شمشیر باید از نیام برکشید، و در مقابل سپاهی ایستاد که فرمانده اش همسر پیامبر است! 

برای همین است که رهبر انقلاب در تفسیر حکمت اول نهج البلاغه می فرمایند که:« بعضى‌‌ها در فضاى فتنه، این جمله‌‌ى «کن فى الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه‌‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.» 

آنچه بسیج را در سال فتنه سربلند بیرون اورد بصیرتش بود که فریب عناوین و القاب و نسب هایی که می خواستند به واسطه نسبت دادن به امام ، خود را موجه کنند نخورد. برای بسیج آنچه مهم است تفکر است نه عنوان ها! 

بسیج زاییده تفکر اسلام ناب محمدی بوده است و برایش چهره ها اهمیت ندارند بلکه ملاک را ایستادگی در این جبهه و در این خط گذاشته است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/8/28:: 11:25 عصر     |     () نظر

در آسمان پر نور عزت و افتخار , گاهی اخترانی با درخشش بیشتر , چشمها را به سمت و سوی خود جلب می کنند. این ستارگان فروزان , آرایش آسمان جهاد و شهادت را جلوه ای دیگر می بخشند

 

هفته مبارک بسیج مترادف با نام جوان مردانی است که عطر وجودشان عالمی را پرفروغ و مصفی می کند. گر چه تمام ایام همراه با واژگانش قادر به وصف بسیج و بیان گوشه ای از سجایای آن نیست اما در هفته بسیج که بهار گفتار در باب این فرشته قدسی است باید حق کلام در خصوص این واژه زیبا ادا شود. لذا شایسته است دفتر دل را گشود , جوهر فکر را تراوید و قلم خلوص را بدست گرفت و با مرکب سبز بر کاغذ سفید نگاشت که براستی بسیجیان کربلائیان برگزیده ای هستند که نزد آسمانیان برتر و نام آورترند. آنان طالب کوی جانان وسودای عبودیت خدا درسر دارند.

 

بسیج تندیس پایداری و رمز جاوید مبارزه ومخاصمه با بیدادگرانند و نام طوفانی آن , حجم پوشالی سکوت و سازش را به فریادی عصیانگر علیه زورمداران تاریخ مبدل کرد و دین محمد(ص ) را تضمین دوباره بخشید.

 

 

بلند همتانیکه به دور از وسوسه های دنیا و بی رغبت به جاذبه های زندگی در سایه ایمان خالص و عمل صالح جامه جهاد بر تن کردند و در وصف مجاهدان فی السبیل الله قرار گرفتند و بدین سان به حیاتی طیبه دست یافتند.

 

مردمانیکه سند هویتشان در جهاد آباد صادر , در ایستگاه اخلاص مهر خلوص خورد و در خانه صدق به امضا تعهد آراسته شد.

 

بسیج از طایفه عشق است که با قبیله ایثار وصلت کرد و در حریم یار رسم عاشقی آموخت و در عرش اعلی به عشقبازی پرداخت ! او سوداگری که لحظات ناب تطهیر را به سوداگری لقا سپری کرد تا روزیکه سفیران دوست از راه رسند و شایستگان دیدار را به دیار نور برند.

 

بسیج ملکه ای است که حضور در جبهه نوید دستیابی به آرزوهایش بود لذا منتظر و بی تاب جهت تمکین روح پر طلاطمش به سوی عرصه های خون و حماسه پر کشید.

 

بسیج خاکی پوش روشن ضمیری است که با قامتی رعنا , قلبی خورشیدی . عزمی راسخ , گامی استوار , اراده ای آهنین و فکری به رنگ نور , بر فراز ملکه آگاهی پنجه در پنجه غرور وخودخواهی انداخت و براحتی دیو نفس را زمین گیر کرد. او بنده وارسته ای است که شراب و شاهد و شمع و شبستان , می و مه و میخانه و نی نور و نینوا را همه در دوستی خدا می داند.

 

بسیج نام مردانی است که در هولناکترین لحظات زندگی , بی اعتنا به نام و نان , از مال و منال بریده و با سمند عشق از قله ترس گذشته و دشت خطر را در نوردید و با مدد خون بیرق سه رنگ پیروزی را در مرتفع ترین آسمان ایثار به اهتزاز درآوردند.

 

بسیج عاشق دلباخته ای است که بیاد تنهایی علی (ع ) برای مظلومیت حسن (ع ) و به نام تشنگی حسین (ع ) همراز کویر با سوزش عطش وسوسه آب نکرد و از میدان امتحان الهی سربلند و پیروز بدر آمد.

 

بسیج پاکزاده ای است از تبار ابراهیم که اسماعیل وار بر بلندای برج ایثار , شکوه بهشت را نظاره گر شد و آیه فتح را سرود و در کمال رضا به مسلخ عشق رفت تا لذت دیدار خدا را با عمل خود برای مردمان عصر خویش ترجمه نماید.

 

بسیج از نسل سربداران , چون آب چشمه ساران , با قطره های باران و فریاد روزگاران از نای بیقراران است . بسیج دلیر مردی است که خرمی خرمشهر , آزادی آبادان , محبت مهران , دل انگیزی دزفول , شیرینی قصر شیرین , سرور سوسنگرد , بهار بستان , مهر موسیان و خلاصه امنیت و آرامش ایران و دین مرهون شجاعت اوست .

 

بسیج از تبار بی مدعایان است که عرصه های خون و حماسه شاهد مردانگی او و گل تکبیرش مشام وجدانهای بیدار را معطر و نور جبینش جان هر مسلمانی را منور می سازد.

 

گل اندیشه بسیج معطر به محمد(ص ) , مزین به نور علی (ع ) است و لذا با یک اشاره علی , چشم بسته در راه خدا سر میدهد.

 

بسیج نور افق ایمان است که تلالو آن ملک دین و دنیا را منور و به تاریکیهای زندگی پایان می دهد. او چون طایری سبک بال , سرزمین نفس با قدرت خون می نوردد و بر قلعه مرتفع ایمان در زلال ایثار وضو می سازد , به معبود خود اقتدا می کند و بر سجاده توکل می نشیند و نماز وصل می خواند. بسیج نسیم دلنواز دشت یقین است که شمیم روح انگیز شجاعت و عطر جان بخش شهامت و فرهنگ پویایی شهادت را به اسمان دلهای عاشق می پراکاند.

 

بسیج راوی صادق عرصه های شرف و سربلندی است که خاطرات شیرین مجاهدان همرزمش را با حکم صدق و صفا بر لوح دل رنجور خود نگاشته و بر طالبان و عاشقان آن عرضه کرد و آنان را به تقوای دیده و دل فرا می خواند.

 

بسیج صدای هماره رسای تاریخ است که چون نی , نوای , نینوا سرمی دهد و از جدایی اخلاص و عمل به خدا شکایت می کند.

 

بسیج فرشته خوش الحان روضه رضوان خداست که از طریق حق می پوید و عرفان معبود می جوید و از کلام او بذر محبت می روید.

 

فکر بسیج خود به تنهایی فرهنگی است که استقلال و آزادی , دین و سیاست , کرامت و شرافت , مشروعیت و مقبولیت , مدنیت و مردم سالاری و حقوق فردی اجتماعی در آن متجلی است .

 

در تفکر بسیجی با آزادی که اولین هدیه الهی است نه فقط مخالفتی نیست بلکه نهال سبز آزادی با خون این قبیله به ثمر رسید. لکن در فکر و اندیشه و فرهنگ بسیج پلشتی و ولنگاری جایی ندارد. تفکر بسیجی امواج خروشان ملتی است که دل در گرو خدا دارد و جهت ایجاد این فرهنگ الهی هزاران جوان پاکباخته تقدیم درگاه خدای خود کرد.

 

بسیج گل آل محمد(ص ) است که با قدرت خون در دشت ایمان روئید و در نهضت خمینی (ره ) ثمر داد که رایحه آن جان عاشقان خدا سرمست و حیران می کند. بسیج همان بسیج است که روزی بلای جان ضد انقلاب بود , یک روز خار چشم دشمنان گشت , روز بعدش سد راه متجاوزان به کشور شد و اکنون نیز گوش به فرمان ولی امر خود , حافظ و پاسدار ارزشهای متعالی اسلام و انقلاب است .

 

در فرهنگ بسیج تا قیام قیامت راه امام عزت , کلام رهبری سعادت , کشته شدن در راه خدا کرامت , اسرائیل غاصب و آمریکا دشمن شماره یک ملت ایران است .

 

نام بسیج ترجمه آیه اشدا علی الکفار و رحما بینهم است , او حب علی (ع ) در دل , بغض عدو در قلب و سلاح دفاع در دست دارد.

 

بسیج هتک دین را نمی پسندد , ترویج ابتذال را قبول ندارد , تضعیف ارکان نظام را برنمی تابد. وحدت را توصیه و اختلاف را نهی می کند , سو استفاده را ناشایست و فتنه گری را به نفع کشور نمی داند , دین زدایی را گناه و مبارزه با دشمن را افتخار می داند , بر عقل دشمنان خارجی می خندد و دشمنان داخلی را نصیحت می کند , به مهاجمان فرهنگی هشدار و خودباختگان داخلی را به اعتماد به نفس دعوت می کند و خلاصه غفلت را خطرناک و هشیاری را بسیار ضروری می داند.

 

نور اندیشه بسیج در قلب هر کس بتابد شیدا می شود , دوستدار خدا می گردد , بر غیر خدا می تازد , دشمنان خدا را دشمن .

 

دوستانش را دوست می دارد , تسلیم فرمان خداست , صبر پیشه می کند , بر سبیل عدل گام برمی دارد و خلاصه آن می شود که خدا خواهد رضی الله عنهم و رضو عنه .

 

به امید روزیکه همه با هم با تفکر بسیجی ایرانی آباد و آزاد و مهیای ظهور مهدی (عج ) داشته باشیم و یکصدا سرود وحدت سردهیم که آمریکا در چه فکریه ایران پر از بسیجیه.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/8/28:: 11:24 عصر     |     () نظر

هفته بسیج گرامی باد

     هفته مبارک بسیج مترادف با نام جوان مردانی است که عطر وجودشان عالمی را پرفروغ و مصفی می کند. گر چه تمام ایام همراه با واژگانش قادر به وصف بسیج و بیان گوشه ای از سجایای آن نیست اما در هفته بسیج که بهار گفتار در باب این فرشته قدسی است باید حق کلام در خصوص این واژه زیبا ادا شود. لذا شایسته است دفتر دل را گشود , جوهر فکر را تراوید و قلم خلوص را بدست گرفت و با مرکب سبز بر کاغذ سفید نگاشت که براستی بسیجیان کربلائیان برگزیده ای هستند که نزد آسمانیان برتر و نام آورترند. آنان طالب کوی جانان وسودای عبودیت خدا درسر دارند.

 نام بسیج یادآور خاطره عزیزترین نهاد و بزرگترین مردان تاریخ ما است. نهادی که به تعبیر امام راحل تشکیل آن «یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود.» و «شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان رشادت و شهادت سرداده اند. بسیج میقات پا برهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خدا است که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین امضا نمودند.»

اینجا میدان بزرگ امتحان و ابتلای الهی است؛ در اینجا شخصیت برگزیدگان تاریخ شکوفا می شود و خدمتگزاران راستین جامعه بشریت از مرفهان بی درد و مسرفین بازشناسی می شوند چنان که در حدیث آمده است: در کشاکش و فراز و نشیب روزگار و تحولات زمانه گوهره مردان بزرگ شناخته می شود یا روشن و دانسته می گردد.

آری! در دوران حوادث و طوفان هاست که کشتیبان کارآزموده و امتحان داده و تلخ و شیرین و سرد و گرم چشیده از مدعیان بی هنر شناخته می شود. در اینجا موضوع نصرت اسلام و قرآن و در زمره انصار قرار گرفتن و لباس نصرت دین و یاری امام عصر (ارواحناه فداه) را بر قامت پوشیدن و همچون انصار امام حسین(ع) فداکاری و جانبازی کردن، معیار است؛ صحنه-صحنه حق و باطل و میدان کربلا و عاشورائیان تاریخ و تاریخ سازان پاک سرشت و روشن ضمیر و تفکیک آنها از طاغوتیان و یزیدیان است.
خط جدایی وفاداران راستین مکتب امامت و ولایت از سست عنصران خودباخته و سرانجام تحقق این معنای بلند و سنت الهی که:«کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله.»

ودر این زمان چه خوش درخشید بسیج کههمچون در دوران هشت سال دفاع مقدس اگرچه امام راحل عظیم الشأن نمره بسیج را بیست داد مقام عظمای ولایت نمره بسیج را در دفاع مخلصانه ومقتدرانه همراه بابصیرت از نظام مقدس جمهوری اسلامی در توطئه وفتنه بزرگ وپیچیده دشمن درسال گذشته نیز بیست داده وفرموند:

در فتنه سال 88 خیلی  ‎ها اشتباه کردند و از این جمع، بسیاری هم بعد از مدتی اشتباه خود را تصحیح کردند اما حرکت عظیم بسیج با حفظ پرچم بصیرت، مسیر را اشتباه نکرد و توانست در صراط حق بماند.

ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم

رحمت وبرکات خداوند بر بسیج مستضعفان باد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/8/28:: 11:23 عصر     |     () نظر


----------

Java Codes