سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش با عمل همراه است . پس هر که دانست عمل کرد و هر که عمل کرد دانست و دانش، به عمل فرا می خواند، پس اگر او را اجابت کرد چه بهتر و گرنه از او جدا و دورمی شود [امام صادق علیه السلام]
سیاسی اجتماعی ومناسبت ها
لینک‌های روزانه
پیوندها

راهکارهای اجرایی در سال اقتصاد وفرهنگ

ü       برنامه ریزی اصولی بر اساس نوع اقدام وعملیات های تدارک شده (برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)

ü       برنامه ریزی جهت ایجاد انگیزه برای عموم جامعه واتخاذ سازو کاری مناسب جهت ایجاد انگیزه برای عموم جامعه به ویژه برای کارمندان و کارکنان و اساتید روحانیون دانشجویان طلاب، دانش آموزان و تمام فعالان و تلاشگران محققان و پژوهشگران عرصه فرهنگ، علم، دانش در تمامی بخش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دو بُعد مشروحه ذیل می تواند ثمر بخش باشد

ü       مدیران به عنوان الگوهای رفتاری و پرچمدار تحول، نقش بسیار مؤثری می توانند در تحقق شعار سال داشته باشند. هر چه سطوح مدیریتی بالاتر شعاع تآثیر گذاری آن نیز بیشتر می شود و لذا مدیران بر اساس شیوه مدیریت جهادی هر برنامه اصلاحی را باید از خود و مجموعه خود آغاز نمایند، البته دیگران نیز نباید منتظر مدیرانشان بمانند.

ü       دولت در جامعه ما، به عنوان بزرگتر تولید کننده، بزرگترین توزیع کننده و بزرگترین مصرف کننده باید در تحقق شعار سال پیشقدم باشد و هرگونه اصلاح اقتصادی و فرهنگی را از خود شروع نماید زیرا دولت ها بیشتر ذره بین نگاههای تیز بین مردم هستند.

ü       با شعار سال نباید برخورد شعاری داشت، شعار سال برای شعار دادن نیست، بلکه شعار باید با تدبیر تبدیل به شعور شود و گفتارها در رفتارها و کردارها تجلی یابند. نباید شعار سال را فقط در سربرگ نامه ها نوشت و سوژه ای برای برگزاری سیمینارها و همایشها شود، بلکه با برنامه ها و راهکارهای عملیاتی و اجرایی در تحقق آن تلاش نمود.

ü       پس از اعتقاد و ایمان و درک شعار سال باید بدانیم که اصلاح و تغییر در دو حوزه بسیار سخت اقتصاد و فرهنگ بصورت تصادفی و شانسی اتفاق نمی افتد، بلکه نیازمند برنامه ریزی و طرح ایده های نو می باشد. و برای اجرای آنها راه دشواری در پیش است، لذا کمرها را باید محکمتر بست و عزمها را باید جزمتر نمود و همه با هم با همت بالا تلاش مضاعف نمود.

ü       با مقولات فرهنگی نباید برخورد غیر فرهنگی نمود لذا همه سازمانهای فرهنگی از جمله صدا و سیما، سازمانهای فرهنگی با هم اندیشی هم و بصورت مکمل هم و در کنار هم و تقسیم کار مشخص و بصورت برنامه های مدون فرهنگ سازی لازم انجام شود.

 ü         - احیای فرهنگ غنی کار و تلاش و همت وبهره گیری هوشمندانه از ظرافت ها و ارزش های فرهنگ عمومی جامعه که ریشه ای عمیق و دراز در فرهنگ مردم دارد، استفاده از این موقعیت طلایی می تواند روزنه و دریچه ای به سوی جامعه ای پویا و پیشرفته را در پیش روی ما قرار دهد. اگر نگاهی به فرهنگ عمومی جامعه ما از دیر باز داشته باشیم

ü       زمینه سازی برای ایجاد وحدت و همدلی بین تمام نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی حول محوررهبرمعظم انقلاب اسلامی

ü       بسط ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و آموزه های معنوی در بین تمام سطوح و طبقات اجتماعی جامعه

ü       داشتن برخوردی واقع گرایانه و پرهیز از برنامه ریزی و اجرای برنامه های احساسی، غیر منطقی و برداشت های جناحی و خطی و محدود و معدود سازی آن به مباحث و کارهای کم ارزش و سطحی از این عنوان، در صورت ملحوظ نداشتن و جدی نگرفتن این مهم، شاهد وارد آمدن آسیب های جدی به اصل موضوع و اهداف مهم ترسیم شده برای آن خواهیم بود.

ü       تشکیل اتاق فکر، جلسات مشورتی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری با هدف بهبود بخشی به روند اجرایی موضوع وبهره گیری خردمندانه و عقلایی از نظرات حاحب نظران و کارشناسان موجب کارایی بیش تر برنامه ها و فعالیت های تدارک دیده شده در این خصوص در سال جدید را فراهم خواهد ساخت.

 ü          همانطوری که مقام معظم رهبری بیان فرمودند توسعه و اصلاح اقتصاد و فرهنگ نیازمند عزم و اراده ملی و عمومی است و لذا باید تلاش شود تا توسعه اقتصادی و فرهنگی در جامعه به یک خواست و جنبش ملی تبدیل شود همه بسیج شوند یک دست صدا ندارد و با یک گل بهار نمی شود ولی صدا ها با یک دست آغاز می شود و بهار نیز با یک گل شروع می شود. اصلاح و بهبودی بدون مشارکت همه مردم مشکل است و لذا باید همه را در این اقدام مشارکت داد.

ü       کمک به اجرای فاز دوم هدفمند کردن یارانه ها یکی از مهمترین رویکردهای مهم اقتصادی برای تحقق شعار می باشد همه در هر سطحی که هستند باید مشارکت و تلاش نمایند تا بستر و زمینه اجرای مطلوب فاز دوم هدفمند کردن یارانه ها میسر شود.

ü       اطلاع رسانی و ارائه گزارش عملکرد از روند اجرایی و مجموعه کارها و برنامه های انجام
شده در ارتباط با عناوین نامگذاری شده سالهای قبل

 ü          ایجاد سامانه برنامه ریزی ، هم آهنگی، هدایت، کنترل و نظارت

 ü          شناسایی موانع و راه بندهای احتمالی

ü       تلاش برای ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و ارتقای استانداردهای تولید شده بعنوان مهمترین رویکرد اقتصادی باید مورد اهتمام جدی قرار گیرد تا اعتماد از دست رفته مردم به کالای ساخت داخل ترمیم یافته و از طرف دیگر باید عرق ملی را برای استفاده کالای داخل تهییج نمود.

ü       ارایه الگو و مستندات قابل ارایه اعم از تولیدات و برونداد و خروجی هادر زمینه های مختلف (فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و...) که در سنوات گذشته حاصل و نتیجه کار و همت مضاعف مدیران و کارکنان و دست اندرکاران (اشخاص حقیقی و حقوقی) بوده است

ü      به کارگیری هدفمند از رسانه های دیداری و شییداری و ارتباط جمعی به خصوص صدا و سیما، در کنارآموزش های تخصصی مدیران و متولیان ذیربط. از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.

ü      پایش مستمر، ارزشیابی و ارزش گذاری بر مجموعه فعالیت ها و تلاش های انجام شده.

ü      تلاش جدی در ریل گذاری و تعیین دقیق مسیرهای دستیابی به نقاط هدف گذاری شده

ü      بالا بردن هزینه های کالاهای تجملاتی وارداتی (خودروهای لوکس و...)

ü       توزیع عادلانه بر حسب نیاز در سطح کشور به منظور افزایش انگیزه در جهت حمایت از سیاست های اقتصادی

ü       ایجاد فرصت های برابر برای تمامی بنگاه های اقتصادی و سرمایه گذاران داخلی

ü      سوق دادن تمامی ابزار فرهنگی کشور و رسانه هایی داخلی در تبلیغ و تشویق مردم به مصرف صحیح محصولات و تولیدات داخلی

ü      بالا بردن ساعات بهره‌وری کار در سطح کشور ( ادارات و کارخانجات و ...)

ü      بهره گیری از آیات و روایات و سخنان بزرگان و اندیشمندان و...

ü      برای طرح ها و پروژه هایی که امکان و ظرفیت لازم برای افزایش و رشد تولیدات و فعالیت را بدون افزایش بودجه در سال جاری دارند بایسته است تعیین اولویت شوند.

ü      بهره گیری حداکثری از پایگاه ها، مراکز و تشکل های فعال دینی مساجد، حسینه ها، هیئات مذهبی، انجمن های اسلامی، که دارای مخاطبان زیادی بوده و از جایگاه ویژ ه ای بر سطح جامعه برخوردار می باشند .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 93/2/31:: 10:50 صبح     |     () نظر

 

ü       داشتن نگاهی جامع الاطراف همراه با توسعه و گسترش این موضوعات به تمام عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و پرهیز از بخشی نگری و جزء اندیشی در برنامه ریزی و طراحی امور برای اجرای مناسب آن در سال جاری امری ضروری می باشد

ü       سازمانهای دولتی و کلیه آحاد جامعه با خرید و مصرف لوازم، تجهیزات و ماشین آلات تولیدات داخل کشور از تولید کنندگان حمایت نمایند و از خرید و استفاده تکنولوژیهای مصرف گرا پرهیز نمایند.

ü       آموزش و پرورش نقش استراتژیک در ایجاد و تغییر فرهنگ درست جامعه دارد و از طرف دیگر با توجه به فرزند سالاری در جامعه و فرهنگ پذیری در سنین پایین، فعالیت های فرهنگی را از دانش آموزان شروع کنند، علاوه بر تاثیر بر دانش آموزان اولیاء و خانواده آنان نیز متاثر خواند شد، البته حساس سازی معلمان در این باره نقش مؤثرتری خواهد داشت.

 ü         - بهره گیری از ابزار و تکنولوژی چند رسانه ای

ü       بهره گیری از فضای مجازی وسایبری

ü       بدون خواستن توانستن امکان پذیر نیست، اگر مدیران، آحاد مردم ایمان واعتقادی برای اصلاح نداشته باشد. اصلاح و بهبودی محقق نخواهد شد. برای حرکت در مسیر شعار سال باید به آن ایمان و اعتقاد داشت. اگر ایمان نداشته باشیم که موضوعات مهم کشور، اقتصاد و فرهنگ است که باید با راهبردهای عزم ملی و مدیریت جهادی تحقق می یابند، هیچ اقدامی موثر نخواهد بود.

ü       نگاه کارشناسانه و مدبرانه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم

ü       توجه به تولیدات داخلی و صادرات کالا

ü       شناسایی نیازهای ضروری و اساسی مردم در حوزه اقتصاد

ü       سوق دادن هدفمندی یارانه ها به سمت خدمات عمومی و ضروری مردم

ü       نگاه واقعگرایانه به اقتصاد جهانی و چگونگی نحوه تعامل با دنیای خارج و روابط کشورها

ü       شناسایی صحیح ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود در کشور

ü       سرعت عمل لازم در حل و فصل موضوعات و مشکلات

ü       برای تعیین و اصلاح فرهنگ مردم آموزش به عنوان مهمترین ابزار تغییر رفتار باید مورد اهتمام سازمانهای آموزشی و فرهنگی قرار گیرد زیرا اصلاح و تغییر رفتار با زور، ارعاب و اجبار و از طریق تهیه، تدوین و ابلاغ بخشنامه ها و آیین نامه ها اتفاق نمی افتد، بلکه باید از طریق آموزش باورها ، نگرشها، اندیشه ها و رفتار ها را تغییر و اصلاح نمود.

ü       فضاسازی تبلیغاتی در محیط شهری و اماکن و میادین عمومی و خدماتی و...

ü       چگونگی پیوند برنامه های تدوین شده دستگاه ها در سال «جهاد اقتصادی» در راستای تحقق و تقویت روحیه جهادی و ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت

ü       بررسی نقش دستگاه های موثر در فضای فرهنگ عمومی کشور به منظور تحقق، تقویت و اعتلای فرهنگ جهاد اقتصادی

ü       چگونگی نقش آفرینی و تاثیرگذاری دستگاه های فرهنگی بر دستگاه های اقتصادی و یا بخش های اقتصادی درون دستگاهی در راستای تحقق جهاد اقتصادی

ü       زنان به عنوان مدیران خانه نقش موثری در اصلاح الگوی مصرف و استفاده از کالاهای تولیدات داخلی دارند لذا در اصلاح و توسعه اقتصادی و فرهنگی باید مورد توجه و اهتمام بیشتری قرار گیرند.

ü        با توجه به تاثیر و نفوذ روحانیون و ائمه جمعه و جماعات و سایر افراد با نفوذ جامعه در شکل گیری و اصلاح فرهنگ جامعه پیشنهاد می شود شعار سال و راهکارهای تحقق آن در دستور کار افراد مذکور قرار گیرد تا نسبت به تبیین مناسب آن اقدام نمایند.

ü        ترویج فرهنگ اعتدال و انجام امور بر اساس تدبیر درست و ایجاد امید و نشاط اجتماعی ازجمله راهکارهای توسعه اقتصادی و اعتلای فرهنگ عمومی است که به عنوان شعار دولت یازدهم همراستا با شعار سال باید مورد عنایت و اهتمام قرار گیرد.

ü       کاهش تعطیلات رسمی

 ü          بالا بردن سرعت گردش سرمایه در کشور و توزیع تسهیلات بدون هرگونه قرطاس بازی اضافه

ü       بالا بردن اشراف کامل دستگاه های نظارتی و کنترلی بر اقتصاد کشور

ü       ایجاد فضای کامل امنیت اقتصادی برای سرمایه گذاران در اقتصاد داخلی

ü       پرهیز از هرگونه شتاب زدگی در تصمیمات کلان

 ü          بهره‌گیری صحیح و به موقع از ظرفیت ها و امکانات و پتانسیل های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در داخل کشور

ü       بهره‌گیری صحیح و مناسب از منابع در داخل کشور (حامل های انرژی و...)

 ü          متناسب کردن قیمت ها با درآمد مردم

ü       احیای فرهنگ غنی کار و تلاش و همت وبهره گیری هوشمندانه از ظرافت ها و ارزش های فرهنگ عمومی جامعه که ریشه ای عمیق و دراز در فرهنگ مردم دارد، استفاده از این موقعیت طلایی می تواند روزنه و دریچه ای به سوی جامعه ای پویا و پیشرفته را در پیش روی ما قرار دهد. اگر نگاهی به فرهنگ عمومی جامعه ما از دیر باز داشته باشیم

ü       برنامه ریزی جهت ایجاد انگیزه برای عموم جامعه واتخاذ سازو کاری مناسب جهت ایجاد انگیزه برای عموم جامعه به ویژه برای کارمندان و کارکنان و اساتید روحانیون دانشجویان طلاب، دانش آموزان و تمام فعالان و تلاشگران محققان و پژوهشگران عرصه فرهنگ، علم، دانش در تمامی بخش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دو بُعد مشروحه ذیل می تواند ثمر بخش باشد

ü       زمینه سازی برای ایجاد وحدت و همدلی بین تمام نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی حول محوررهبرمعظم انقلاب اسلامی

ü       از فرهنگ غنی اسلامی و آموزه های دینی و ایرانی برای تبیین فرهنگ درست و الگوهای صحیح مصرف و تولید باید استفاده نمود و با الگو پذیری و تبعیت از معصومین و بزرگان دینی و ملی در ارتقای فرهنگی کوشید.

ü       بسیاری از سرمایه های اجتماعی ما کمرنگ و کاهش یافته است، که باید نسبت به ترمیم و تقویت سرمایه های مذکور برنامه ریزی و تلاش شود. دروغ سرمایه صداقت را کم کرده تهمت از سرمایه اعتماد کاسته است و .....

ü       یجاد سیستم های جدید با حفظ پتانسیل و آمادگی قبلی در جهت حل معضلات و مشکلات پیش بینی نشده در موضوعات اقتصادی

 ü         بالا بردن نقش بنگاه های خرد اقتصادی در داخل کشور در جهت افزایش تولید

ü       تصویب و تسهیل قوانین برای کارآفرینی و حمایت از تولیدات داخلی

ü      نگاه ویژه به مناطق محروم و کم برخوردار به منظور ایجاد و برقراری عدالت اجتماعی و بالا بردن انگیزه های حمایتی مردم

ü       اجرای اقتصاد مقاومتی و تمرکز به ظرفیتهای داخلی به جای توجه به ظرفیت های بیرونی و تقویت درونی به عنوان مهمترین رویکرد اقتصادی و فرهنگی باید مورد عنایت قرار گیرد.

ü       باید توجه نمود که اصلاح در اقتصاد و فرهنگ امور تدریجی است یک شبه ایجاد نمی شد و تا یک شبه نیز تغییر و اصلاح نمی شود. لذا نباید انتظار معجزه داشت بلکه هر کس باید خودش معجزه گر باشد و دقت و تدبیر را نباید فدای سرعت نمود.

ü      حذف مدیرانی که ناپاکی دست و فکرشان را در اقتصاد 8 سال گذشته ثابت کرده اند

ü      حذف و مجازات مدیران حباب ساز قیمتها و شاخص های اقتصادی

ü      رسیدگی عادلانه و بدون مماشات به پرونده های فساد اداری مالی

ü      گندزدایی افراد فاسد از شرکتهای وابسته به وزارت اقتصاد دارایی

ü      گشودن درهای نظارت و بازرسی و استقبال از گزارشگران فساد

ü      تامین امنیت شغلی گزارشگران فساد اداری مالی

ü      تصویب مجازات های سنگین برای فاسدین اقتصادی

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 93/2/31:: 10:40 صبح     |     () نظر

مقدمات، حاکی از تظاهرات گسترده روز عاشورا بود. خطبا و وعاظ طی دهه ی محرم گفتنی ها را بیان کردند و روزنامه های دولتی هم به همراه رادیو سعی کردند، آرامش حفظ شود و کمتر مردم به آگاهی هایی دست یابند. از نظر این رسانه های گروهی، در کشور، خبری نبود. تمام تبلیغات در اطراف نتایج رفراندوم و انقلاب سفید شاه دور می زد و ثمرات آینده ی آن، یکی، بعد از دیگری شمرده می شد و به دهقان و کارگر و دیگر طبقات نوید و بشارت زندگی مرفهی را می داد و از دین و مذهب و روحانیت به عنوان ارتجاع و خطر ارتجاع و موانعی که انقلاب سفید را تهدید می کند یاد می شد.

روز عاشورا ده ها هزار نفر از مردم که در جریان دقیق مبارزه بودند، با در دست داشتن عکس های امام با شعارِخمینیخدانگهدار تو،ملت طرفدار تو، به خیابان های تهران ریختند. محل اجتماع، مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح در نظر گرفته شده بود؛ اما این مدرسه از صبح زود در محاصره ی پلیس قرار گرفت ولی در اثر ازدحام جمعیت برای مراسم عزاداری و فریاد شعارهای ضد رژیم، کنترل از دست پلیس خارج، و مسجد و اطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و با شعار به راهپیمایی پرداختند. تظاهر کنندگان، پس از عبور از سه راه امین حضور و سرچشمه، به میدان بهارستان رسیدند و پس از نصب عکس امام، در این میدان به خیابان فردوسی رفتند و با نطق و خطابه، انقلاب سفید شاه را محکوم ساختند و، سپس به سوی دانشگاه تهران حرکت و فریاد «خمینی بت شکن خدانگهدار تو» اوج گرفت.    

در بازگشت، وقتی جمعیت به مقابل کاخ مرمر رسید، فریادِ «مرگ بر این دیکتاتور» طنین انداز شد.»

در واقع هدف از تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود و سقوط شاه را طلب می کرد. راهپیمایی و تظاهرات آن روز در ساعت 3 بعدازظهر پس از بازگشت به بازار پایان گرفت و تظاهرات فردای آن روز از مسجد  شاه اعلام شد. شب یازدهم، هم تظاهراتی از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبری نهضت با شعار خمینی پیروز است، صورت گرفت. این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان استانبول تا میدان شاه ادامه یافت و جمعیت تظاهر کننده به عزاداران مدرسه حاج ابوالفتح پیوست.     

 در 13 خرداد 1342 (دهم محرم 1383)

الان عصر عاشورا است... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می گذرانم، این سئوال برایم پیش می آید که، اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین «علیه السلام» سر جنگ داشند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که، در روز عاشورا نسبت به زنهای بی پناه و اطفال بی گناه مرتکب شدند؟ زنان و کودکان چه تقصیر داشتند؟ طفل شش ماهه ی« حسین علیه السلام» چه کرده بود؟ (گریه ی حضار) به نظر من آنها با اساس، کار داشتند. بنی امیه و حکومت یزید با خاندان پیامبر مخالف بودند. بنی هاشم را نمی خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجره ی طیبه بود. همین سئوال این جا مطرح می شود که، دستگاه جبار ایران با مراجع سرجنگ داشت، با علمای اسلام مخالف بود، به قرآن چکار داشتند؟ به مدرسه فیضیه چکار داشتند؟ به طلاب علوم دینیه چکار داشتند؟ به سید 18 ساله چکار داشتند؟ (گریه حضار) سید 18 ساله با شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاه جبار ایران چه کرده بود؟ (گریه شدید حضار) به این نتیجه می رسی که، اینها با اساس کار دارند؟ با اساس اسلام و روحانیت مخالفند. اینها نمی خواهند، این اساس موجود باشد. اینها نمی خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت قرآن باشد. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت علمای اسلام باشند. اسراییل نمی خواهد، در این مملکت دانشمند باشد. اسراییل به دست عمال سیاه خود، مدرسه فیضیه را کوبید. ما را می کوبد. شما ملت را می کوبد. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند. می خواهد، تجارت و زراعت شما را از بین ببرد. می خواهد ، ثروتها را تصاحب کند. اسراییل می خواهد، به دست عمال خود آن چیزهایی را که مانع هستند، آن چیزهایی را که سد راه هستند، از سر راه بردارد. قرآن سد راه است، باید برداشته شود. روحانیت سد راه است، باید شکسته شود. مدرسه فیضیه و دیگر مراکز علم و دانش سد راه است، باید خراب شود. طلاب علوم دینیه ممکن است، بعدها سد راه بشوند، باید کشته شوند. از پشت بام پرت شوند. باید سر و دست آنها شکسته شود. برای این که اسراییل به منافع خودش برسد. دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشه های اسراییل به ما اهانت کرده و می کند.   

امام« قدس سره» سپس به رفراندوم فرمایشی اشاره می فرمایند:

«شما اهالی محترم قم ملاحظه فرمودید، آن روز که آن رفراندومی که برخلاف مصالح ملت ایران بود، با زور سرنیزه اجرا شد، در کوچه ها و خیابان های قم، در مراکز روحانیت، در جوار فاطمه معصومه «علیها السلام» مشتی اراذل و اوباش را راه انداختند. در اتومبیل ها نشاندند و گفتند مفت خوری تمام شد، پلوخوری تمام شد. آیا این طلاب علوم دینیه که شباب عمرشان را، موقع نشاطشان را، در این حجرات می گذرانند و ماهی 40 الی صد تومان بیشتر ندارند، مفت خورند!؟ ولی آنهایی که، یک قلم درآمدشان، هزار میلیون تومان است، مفت خور نیستند؟ .. باید ملت قضاوت کند که، مفت خور کیست؟ من به شما نصیحت می کنم، ای آقای شاه! من به تو نصیحت می کنم، دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که، اگر روزی ارباب ها بخواهند تو بروی، مردم شکرگزاری کنند. من نمی خواهم، تو مثل پدرت بشی. شما ملت ایران به یاد دارید، پیرمردها، چهل ساله ها، حتی سی ساله هایمان نیز یاد دارند که، در جنگ دوم جهانی سه دولت اجنبی به ما حمله کردند. شوروی و انگلستان و امریکا به ایران ریخته، مملکت را قبضه کردند. اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لیکن خدا می داند که مردم خوشحال بودند  که پهلوی رفت. من نمی خواهم، تو این طور باشی. من میل ندارم، تو مثل پدرت شوی. نصیحت مرا بشنو، از روحانیت بشنو، از علمای اسلام بشنو، اینها صلاح ملت را می خواهند. از اسراییل نشنو. اسراییل به درد تو نمی خورد. بدبخت، بیچاره، چهل و پنج سال از عمرت می گذرد، یک کمی تأمّل کن. یک کمی تدبّر کن. یک قدری عواقب امر را ملاحظه کن. کمی عبرت بگیر. از پدرت عبرت بگیر. اگر راست می گویند که، تو با اسلام و روحانیت مخالفی بد فکر می کنی. اگر دیکته می کنند و به دست تو می دهند، در اطراف آن فکر کن. چرا بی تأمل حرف می زنی؟ آیا روحانیت حیوان نجس است؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ اگر اینها حیوان نجس هستند، چرا ملت ایران دست آنها را می بوسد؟ چرا به آبی که آنها می آشامند، مردم خود را تبرک می کنند؟ آیا ما حیوان نجس هستیم؟ خدا کند که مراد تو، از این جمله که «اینها مثل حیوان  نجس هستند» علما و روحانیت نباشد، وگرنه تکلیف ما با شما مشکل می شود و تکلیف تو مشکل تر می شود. نمی توانی زندگی کنی. ملت نمی گذارند که، تو با این وضع ادامه دهی. آیا روحانیت و اسلام ارتجاع سیاه است؟ لکن تو مرتجع سیاه، انقلاب سفید کردی؟ انقلاب سفید به پا کردی؟ چه انقلاب سفیدی کرده ای؟ چرا این قدر می خواهی مردم را اغفال کنی؟ چرا مردم را این قدر تهدید می کنی؟ امروز به من خبر دادند که، عده ای از وعاظ و خطبای تهران را برده اند، سازمان امنیت و تهدید کرده اند که، از سه موضوع حرف نزنند. 1- از شاه بدگویی نکنند. 2- به اسراییل حمله نکنند. 3- نگویند که اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند. تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسراییل برای اسلام و مسلمین خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسراییل است که سازمان امنیت می گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسراییل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، اسراییلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه، یهودی است؟! آقای شاه! شاید اینها می خواهند، تو را یهودی معرفی کنند که من بگویم کافری تا، از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند؟! تو نمی دانی اگر یک روز صدایی در بیاید، ورق برگردد، هیچ کدام از اینها که اکنون دور تو را گرفته اند، با تو رفیق نیستند. اینها رفیق دلارند. اینها دین ندارند. اینها وفا ندارند. دارند همه چیز را به گردن تو بیچاره می گذارند. آن مردک که حالا اسم او را نمی برم، آن گاه که دستور دادم، گوش او را ببرند، نام او را می برم (احساسات شدید مردم) آمد به مدرسه فیضیه و سوت کشید، کماندوها اطراف او مجتمع شدند. فرمان حمله داد. بریزید، بکوبید، تمام حجرات را غارت کنید، همه چیز را از بین ببرید. وقتی که، از او می پرسی، چرا این جنایات را کردید، می گویند شاه گفته است. فرمان ملوکانه است که مدرسه فیضیه را خراب کنیم. اینها را بکشیم، نابود کنیم.      

مطالب خیلی زیاد است. بیشتر از آن است که شما تصور می کنید. حقایقی در کار است، مملکت ما، اسلام ما، در معرض خطر است. آن چیزی که در شرف تکوین است، سخت ما را نگران و متأسف ساخته است. از وضع ایران، از وضع این مملکت خراب، از وضع این هیأت دولت و از وضع این سردمداران حکومت نگران و متأسف هستیم و از خداوند بزرگ اصلاح امور را خواهانیم.

این سخنرانی ساده که عبارات و کلمات آن برای همه قابل درک و فهم بود، با خطاب مستقیم به شاه او را شکست و خرد کرد و رسالتی تاریخی را به انجام رساند.

امام رسماً و علناً با شدیدترین حملات رو در روی شاه قرار گرفت. مبارزه ابعاد وسیعی یافت و نیروی انقلابی متکی به اسلام بدون تمایل به بیگانه، عینیت پیدا کرد. ترس و وحشتی که همواره در بین توده مردم از شاه و دولت و دستگاه امنیتی وجود داشت، تا حد بسیاری از بین رفت. شاه بت بزرگی بود که، در برابرش جز خضوع و خشوع معنی نداشت. در کلمات خطابی روح الله، شاه از آن مقام خیالی و تصوری پایین کشیده شد و به دل ها شجاعت داد که قهرمانانه بپاخیزند  به وظایف اسلامی خود عمل کنند و فتوای تقیه حرام است را جداً به اجرا در آورند.

امام خمینی« قدس سره» با ایراد این سخنان، پاسخ نطق شاه را در 4 بهمن 1341 که در صحن مطهر قم ایراد کرد، به صورت دندان شکن و محکم داد. این سخنان بلافاصله به تهران گزارش شد. ساواک مأموریت یافت که امام را توقیف کند. ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد مأموران امنیتی به منزل امام هجوم بردند و ایشان را دستگیر کردند، و به تهران آوردند.

خبر دستگیری امام به سرعت در قم و سپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت. مردم قم به خیابان ها ریختند و، به راهپیمایی اعتراض آمیز پرداختند.

پلیس برای پراکنده ساختن مردم ابتدا به تیراندازی هوایی پرداخت، و مردم با پلیس درگیر شدند و در همان دقایق نخست، معاون شهربانی را به قتل رساندند؛ یک کامیون نظامی را آتش زدند. تیراندازی به طرف مردم شروع شد، و عده ای از مردم کشته شدند. سرانجام با وارد شدن ارتش و مستقر کردن تانک ها و به پرواز درآوردن هواپیماها و شکستن دیوار صوتی، برای ارعاب مردم و فرارسیدن تاریکی هوا به طور موقت قضیه فیصله داده شد.

هم زمان با دستگیری رهبر نهضت اسلامی و بسیاری از علما و وعاظ و شخصیت های ذی نفوذ در قم، تهران و شهرستان ها، زمینه ی یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادی دژخیم فراهم شد.

اجتماعات و تظاهرات مردمی زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخی دیگر از شهرستان ها، با هجوم نیروهای مسلح، به خاک و خون کشیده شد. دانشگاه تهران با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآمد.

سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کَن? و مردم جمارانبه سوی تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت، اعم از بازاریان، بارفروشان، دانشگاهیان، و اقشار مختلف مردم، با غریو رعد آسای «یا مرگ یا خمینی»و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورند.       

 شاه در برابر قیام قهرآلود ملت، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهای تحت فرمان خود، تظاهرکنندگان را با وضع فجیعی که قلم از توصیف آن عاجز است، قتل عام کرد و تهران را در 15 خرداد 1342 به حمام خون تبدیل ساخت.

هم زمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، کشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها، توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و برای ادامه ی سیاست سرکوب با وجود سانسور شدید، خبرهای مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام 15 خرداد و کشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها، در مدت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت علیه شاه  به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده ی قیام مردم را، در حمایت از رهبر نهضت و واکنش شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی اعتراض به دستگیری امام و کشتار مردم بی گناه به سراسر جهان مخابره کردند، که یکی از آنها اعلامیه ی اعتراض آمیزِ شیخ محمد شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الأزهر مصر بود، که شش روز بعد از دستگیری امام و فاجعه ی خونین 15 خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدس آنان، به عنوان داغ ننگی بر پیشانی بشریت معرفی گردید؛ وی طی تلگرافی خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام که پاسداران قوانین الهی هستند، خودداری کند و علمای بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.  

 

حوزه های علمیه ی نجف اشرف، کربلا و کاظمین نیز به محض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار 15 خرداد به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طی تلگراف هایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی، حمایت خود را از امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه ی رژیم و جمعی از علما در تهران و شهرستانها، هر کدام به گونه ای حمایت خود را ابراز کردند و خواستار آزادی حضرت امام شدند.

اعتصاب سراسری تهران، در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه ی خونین فیضیه ضربه ای بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علمای سرشناس شهرستان ها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازی و تشنج زدایی دهد و با آزاد نمودن امام« قدس سره»، خشم ها را فرونشاند.

11 مرداد ماه 1342 امام را نمایشی آزاد و در مدت کوتاهی این آزادی تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمیعت که برای دیدار امام می شتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام قدس سره در یک منزل شخصی که افتخاراً در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید مأموران قرار گرفت. گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطری یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علمای شهرستان ها در تهران تا مدتی ادامه یافت.     

 

سرانجام، رژیم، هر کدام از آنان را به گونه ای مجبور به مراجعت کرد. علی رغم این شرایط، فریبکاری رژیم، مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشی از آن نگردید.

یکی از آثار ادامه ی حصر امام، تشکیل گروه های زیرزمین در قم، تهران و شهرستان ها بود که، گاه با نام های جبهه ی مسلمانان آزاد، جمعیت های مؤتلفه ی اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و گاه بدون نام، مانند تشکیلات سری اصفهان، شیراز، قزوین، گاه نیز به صورت نشریه های انقلابی مانند، بعثت و فریاد خودنمایی می کرد.

از تعداد شهدای 15 خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین 5 تا 15 هزار نفر، تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه ی روحانیان و مردم ادامه داد. زندان ها از اقشار گوناگون مردم، پر شد و عده ای نیز محاکمه و اعدام شدند.

جریان 15 خرداد ظاهراً به نفع شاه تمام شد و امام تبعید و تاریکی خفقان حاکم شد؛ اما در واقع 15 سال بعد شاه را از این مملکت بیرون کرد و با رفتن او بار دیگر، خورشید پر تشعشع اسلام طلوع کرد و مملکت را از ظلم و ستم رهانید.

یاد و خاطره شهدای 15 خرداد برای همه ی تاریخ گرامی باد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 93/2/6:: 8:36 صبح     |     () نظر

یام پانزده خرداد

این که، چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم 2500 ساله ی شاهنشاهی، نقش اصلی و اساسی داشته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از سال 1341 که نهضت مقدس امام خمینی قدس سره آغاز شد، تا سال 1357 که این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر که ثمره ی آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر کشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.

در طی این سال ها، ضمن نبردِ نابرابر ایمان و کفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام، و با جدّیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی« قدس سره» را استمرار بخشیدند و روحیه ی سلطنت ستیزی را تقویت کردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حرکت انقلابی جمعیت های تظاهر کننده را پرشتاب و با توان ساختند.

قیام 15 خرداد نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران است، که رهبری داهیانه ی امام خمینی« قدس سره» و یاری روحانیان انقلابی  در تداوم آن، طی یک دوره ی پانزده ساله، نقش اساسی داشته است. و در همه ی آن سال ها سال روز 15 خرداد هیچ گاه در سکوت و خاموشی سپری نشد؛ زیرا که 15 خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و خواهد بود.   

 

 

 

15 خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی بود که، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند. 15 خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی بود که ملت ایران زیر بیرق اسلام گرد آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهی را به لرزه انداخت.

در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ی امام در قم یورش بردند و امام خمینی« قدس سره» را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه ی فیضیه، طی سخنان کوبنده ای پرده از جنایات شاه و اربابان امریکایی و اسراییلی او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.

 

 

 

هنوز چند ساعتی نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه در آمد. همین صحنه، در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و مردم ایران با قیام گسترده ی خود نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. به همین جرم بود که گلوله های شلیک شده از خشم و کینه ی حکومت شاه، قلب صدها مسلمان انقلابی به پا خاسته را در 15 خرداد 1342 نشانه رفت و آنان را به خاک و خون کشید. بدین ترتیب، تاریخ ایران اسلامی و تاریخ مبارزات امت اسلامی، در روز 15 خرداد 1342 ورق خورد و فصل جدیدی در کارنامه ی رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد.

روز 6 بهمن 1341 برای شش اصل پیشنهادی شاه رأی گیری شد. در مدت اخذ رأی دو صندوق وجود داشت. یکی برای آرای موافق و دیگری برای مخالف. در تهران در همان دقایق اول این خبر چون بمبی صدا کرد که چند نفری که رأی مخالف در صندوق ها ریخته اند، مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفته و به زندان انتقال یافته اند. مخالفان به جای دادن رأی مخالف، از شرکت در رفراندوم خودداری کردند. در هر حال دولت اعلام کرد 000، 598، 5 نفر در رفراندوم شرکت و رأی مثبت دادند. آرای مخالف فقط 4015 رأی اعلام شد.     

 شاه در روز 8 بهمن به دنبال اعلام نتیجه رفراندوم، طی نطقی گفت:

«در آینده، کشور ایران را کشور آزاد مردان و آزاد زنان می سازیم. زن و مرد ایرانی با استفاده از شرایط جدید اجتماعی، دوشادوش یکدیگر برای ساختن ایران آباد خواهند کوشید. آنچه روی داد انقلابی بزرگ، قانونی و مقدس است که شما بر آن صحه نهادید و ما به همت شما مملکتی خواهیم ساخت که با پیشرفته ترین ممالک برابری کند.»

یکی از اصولی که به رأی عمومی گذاشته شد، تجدید نظر در قانون انتخابات بود. هیأت وزیران بر اساس مصوبه ی تجدیدنظر در انتخابات، تصویب نامه ای صادر کرد و دولت به استناد این تصمیم خلاف قانون اساسی، برای زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به رسمیت شناخت. با توجه به این که این موضوع نه معنای آزادی زن در حق رأی دادن بود، بلکه ترویجِ بی بندوباری و حضور زنان در کانون های فحشا و منکرات بود و این مطلب را امام و علما به خوبی دریافتند، لذا برای حفظ کیان و کرامت انسانی زنان بزرگوار، جامعه ی روحانیت قم به زعامت آیت الله العظمی امام خمینی« قدس سره» این تصمیم دولت را بدون عکس العمل نگذاشت و واکنشی شدید نشان داد .

آیات عظام پس از نشست و گفتگو، مبادرت به صدور اعلامیه ای 6 صفحه ای مستند و مستدل نمودند و زیر آن را امضا کردند. امضا کنندگان عبارت بودند از: آیات عظام امام خمینی« قدس سره»، لنگرودی، زنجانی، علامه طباطبایی، موسوی یزدی، گلپایگانی، شریعتمدای، آملی، و مرتضی حائری.

در اعلامیه ی یاد شده با توجه به قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور، اقدام دولت را در صدور تصویب نامه ی هیأت وزیران مبنی بر اصلاح قانون انتخابات، غیر قانونی اعلام و به دولت به شدت اعتراض شد.    

 

 

امام خمینی« قدس سره» در مبارزات خود علیه استبداد، عملاً رهبری قیام را در دست گرفت و سایر علما به دنبال او قدم برداشتند. از جمله ی اقدامات ایشان اعلامیه ای خطاب به علما و روحانیان بود. متن اعلامیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم اعظم الله تعالی اجورکم. چنان چه اطلاع دارید، دستگاه حاکمه می خواهد، با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه ی اسلام، قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می اندازد و لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر(عج) جلوس می کنم و به مردم اعلام خطر می نمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند، تا ملت مسلمان از مصیبت های وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.

والسلام علیکم و رحمةالله برکاته.

روح الله الموسوی الخمینی

26 شوال1382

پس از صدور اعلامیه، علمای تهران و سایر شهرستان ها به تبعیت از، امام طیّ اعلامیه هایی عید را عزای ملی اعلام، و متذکر شدند، به جای دید و بازدید مجالس سوگواری تشکیل شود. از جمله آیت الله سید محمّد بهبهانی در این زمینه، اعلامیه ای انتشار داد.

یورش به مدرسه ی فیضیه قم که، در بعداز ظهر روز دوم فروردین 1342 صورت گرفت از فجایع حکومت شاه می باشد. اعلامیه امام خمینی« قدس سره »درباره ی حمله به مدرسه فیضیه و تشریح جنایات آن موجب شد که علمای شهرستان ها و اهل منبر به حرکت سریعتری دست بزنند و گذشته از انتشار اعلامیه های متعدد و همدردی با علمای قم، چند روزی از رفتن به مساجد و منابر و اقامه ی نماز جماعت خودداری کردند.       

 

 

 

اعلامیه ی کوبنده و تکان دهنده ی امام خمینی که، به مناسبت چهلمین روز فاجعه قم صادر شد، بار دیگر افکار عمومی را متوجه اقدامات شاه و دولت کرد.

ماه محرم هر سال، یادآور قیام امام حسین بن علی «علیه السلام» است. امام حسین «علیه السلام» همواره مشعل فروزانی برای نهضت های اسلامی است و جامعه ی تشیّع در طی قرن ها، به یاد امام حسین« علیه السلام» می گرید و خون او را حیات بخش نهال آزادی و حق و عدالت می داند. مسلمان شیعه در هر کجای دنیا باشد، دهم محرم را به عنوان عاشورای امام حسین« علیه السلام» می شناسد و پیوندی معنوی و نامرئی با امام حسین« علیه السلام» او را به تفکر در قیام خون و شهادت می برد و بر حسب استعداد، نکاتی از پیامِ امام حسین« علیه السلام» را از فراز نسل ها می گیرد. چه بسیار انسان های والا که با لحظاتی در یاد امام حسین «علیه السلام» همه عوامل ذلت و خواری را کنار گذاشته اند و در راه حق و پیوستن به مکتب او جان باخته اند. با حضور این نقطه ی درخشان، فرارسیدن محرم 1383قمری و پا بر جا بودن حوزه ی قم با وجود تلاشی که دولت در تعطیل آن نمود، معنی بسیار داشت. معنی حضور امام حسین علیه السلام در مبارزه ای بزرگ. به همین جهت رژیم حاکم می بایست تدابیر لازم را کرده باشد تا، به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه ی شهربانی کل کشور، عباراتی داشت که نگرانی دولت را می رساند و از مردم مسلمان سوگواری مشروع می خواست، یعنی سوگواری که توأم با دعای به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم امریکا و انگلیس نرساند. اما رهبر بیدار نهضت، تمام قوا را مجهز کرد، تا محرم صورت واقعی خود را باز یابد و به همین لحاظ در پیامی که امام خمینی« قدس سره» به وعاظ و گویندگان دینی و هیأت های مذهبی داد، فرمود:

«... دستگاه جبار ... درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیأت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند.

لازم است تذکر دهم که، این التزامات علاوه بر آن که ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند...    

... عجب است دستگاه، بی پروا ادعا دارد که قاطبه ی ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد می کند. اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا، از پشتیبانی مردم متمتع شده، موافقت 6 میلیونی به همه ملل جهان ظاهر، والاّ اشاعه اکاذیب برای تشویق افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است... حضرات مبلغین ... از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند، (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا و اَنْتُم الْاَعْلَونْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینْ). آقایان بدانند، که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست... خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است... از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه ی سکوت شماها به اسلام لطمه ای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسؤول هستید... از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید...»

ملاحظه می شود، امام تکلیف خود را به چه ترتیب انجام می داد. و با دقت اوضاع را بررسی می کرد و نتایج به دست آمده را در اختیار مبارزان می گذاشت. همان طور که در آن دهه ی محرم، وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزیدِ دودمان اموی نداشتند، بلکه با نوحه سرایی و خواندن اشعار انقلابی برای کشتگان مدرسه فیضیه، به یاری امام حسین «علیه السلام» می شتابند، خطر اسراییل را برای امت مسلمان یادآور می شوند و تأکید روی خطری می کنند که، از جانب رژیم های وابسته، بر اسلام وارد می شود و کمتر از خطر بنی امیه نیست.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 93/2/6:: 8:36 صبح     |     () نظر

عکس متحرک طبیعتعکس متحرک عید نوروز

عید نوروز


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 92/1/2:: 9:23 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >


----------

Java Codes