راه رهبرى، خط واقعى امام(ره)
امروز مهمترین و روشنترین الگوى تبعیت از «خط امام خمینى» بنا به تجربه 20 ساله اخیر، حضرت آیتا...العظمى خامنهاى- دامت برکاته- مىباشد. رهبر معظم انقلاب اسلامى بدون آنکه قایل به تفاوت باشد، همه مواضع و رویکردهاى حضرت امام را پى گرفتند و با جدیت تمام از آن پاسدارى کردند. برهمین اساس خط امام همان خط رهبرى و خط رهبرى همان خط امام است. باتوجه به انحرافاتى که طىدو دهه گذشته در رفتار و سلوک سیاسى بسیارى از شخصیتهاى سیاسى و از جمله بعضى از داعیه داران«خط امام» مشاهده شد، تردیدى وجود ندارد که اگر سکان انقلاب و نظام در دستان بسیارىاز آنان بود، امروز اثرى از «خط امام» باقى نمانده بود.
یکى از اساسىترین مبانى خط امام(ره) محور قرار دادن خداوند در همه امور مىباشد. چنانچه آن امام همام(ره) در بیان علل قیام و حرکت انقلابى ملت ایران مىفرمایند: «همه قیام کنید و براى خدا قیام کنید، قیام فردى در مقابل جنود شیطانى باطن خودتان و قیام همگانى در مقابل قدرتهاى شیطانى.»
این باور عمیق امام(ره) بود که با خدامحورى مىتوان به مقابله با همه مشکلات وچالشها پرداخت و رویگردانى از آن در هر دورهاى آغاز شکستهاست. بر همین اساس مىفرمودند: «اگر ما یک روزى اتکاى خودمان را از خدا برداشتیم و روى نفت گذاشتیم یا روى سلاح گذاشتیم، بدانید که آن روز، روزى است که ما رو به شکست خواهیم رفت»
بر اساس همین راهبرد حضرت امام(ره) چالشهاى امروز و فرداى کشور را قابل رفع دانسته و براىهمیشه فرمودهاند: «یک کشورى که براى خدا قیام کرده است براى خدا هم پایدار مىماند و براى خدا هم ادامه مىدهد.»
رهبر معظم انقلاب با عنایت به این راهکار راهبردى از اصول حضرت امام(ره) در بیان شاخصههاى اصولگرایى مىفرمایند: «ایمان، هویت اسلامى و انقلابى و پایبندى به آن در درجه اول قرار دارد.... ایمان دور از خرافهگرایى و سستاندیشى، ایمان روشنبینانه، ایمان به دین، ایمان به نظام، ایمان به مردم، ایمان به آینده، ایمان به خود، ایمان به استقلال کشور و ایمان به وحدت ملى و ایمانى که در هیچ بخشى برافروزنده آتشهاىتعصب فرقهاى نباشد:»
حضرت امام(ره) با تأکید بر اخلاص در نیت، اخلاص در اندیشه و اخلاص در عمل همواره معتقد بودند که مبادا نیتهاى خالصى که در ابتداى کارهاى انقلابى بوده تغییر پیدا کند. آن بزرگوار با اعتقاد به اینکه اگر نیتها خالص براى خدا نباشد، دست رحمت الهى از ما برداشته مىشود، مىفرمودند: «نهادهایى که در ایران از خود ملت پیدا شد، اولش با یک قصد خالص الهى پیدا شد و ظاهر شد. اگر این قصد خالص در پیش شما کوچک بشود دست خدا هم برداشته مىشود که این نهادى که شما در آن خدمت مىکنید و خدمت ارزندهاى هست، بسیار کوشش کنید که این خدمت در راه خدا باشد.»\
این اصل کاربردى که راه علاج تمامى ملتها در همه اعصار مىباشد بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته و معظم له براى حصول آن نیز توصیههاى لازم را بیان مىفرمایند: «ما بارها مىگوییم خدمات مسؤولان نظام از هر عبادتى بالاتر است، این حرف درستى است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتى خدمت خواهد شد و آن وقتى با خلوص و با درخشش و شفافیت خود باقى خواهد ماند که شما دلتان با خدا مأنوس باشد.»
نسخه شفا بخش دیگر حضرت امام(ره) براى پیشرفت امور کشور و رفع چالشها و موانع، عمل به تکلیف و وظیفه بود که از منظر ایشان این رویکرد، بسیار مهمتر از نتیجه عمل خواهدبود چرا که اگر همه افراد جامعه و مسؤولین به وظایف و تکالیف فردى و اجتماعى خود عمل نمایند و به جاى توجه به نتیجه، تکلیف محور باشند دیگر کسى به خاطر ترس از شکست یا عدم نتیجه مطلوب از اقدام لازم سر باز نخواهد زد. چنانچه آن حضرت(ره) مىفرمایند: «ما نباید نگران باشیم که آیا در کارهایى که انجام مىدهیم، چه کارهاى شخصى و در بین خودمان و خداىخودمان و چه در کارهاى اجتماعى که به عهده کسانى هست، نباید نگران باشیم که مبادا شکست بخوریم، باید نگران باشیم که مبادا به تکلیف عمل نکنیم.»
این راهکار حضرت امام(ره) براى همیشه مشکل گشاست اما در شرایط بحرانى که مدیریت ویژه نیاز دارد و بسیارى ممکن است به جهت هراس از نتیجه، مردد شوند این توصیه آزمون مهمى در برابر پیروان و عاملین به فرامین ایشان مىگشاید. رهبر معظم انقلاب در طول دو دهه گذشته عملاً اثبات فرمودهاند که در منش و رفتار خویش همواره تکلیفگرا بوده و نتیجه عمل خود را از خداى بزرگ مسئلت داشتهاند. چنانچه امام راحل تأکید داشتند: «همه ما مامور به اداى تکلیف و وظیفهایم نه مامور به نتیجه.»
امام بزرگوار در مجموعه فرمایشات خویش حدود 1125 بار از مردم و مردمدارى سخن گفته و حدود 700 مرتبه نیز نسبت به مستضعفان و محرومین توصیه فرمودهاند که بیانگر جایگاه مردم و لزوم رسیدگىبه محرومین در اندیشه سیاسى ایشان مىباشد. معظمله بارها با ترجیح گودنشینها بر مرفهین بر لزوم خدمترسانى به آنها تأکید نموده و مىفرمودند: «این پایین شهریها و این پابرهنهها به اصطلاح شما، اینها ولى نعمت ماها هستند... خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزارى براى اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم.»
مقام معظم رهبرى بر همین اساس خطاب به مسؤولان نظام مىفرمایند: «این مردم همانطور که امام مکرر فرموند ولى نعمتهاى ما هستند، این شوخى نیست. امام فرمودند: اگر به من خدمتگذار بگویند، بهتر از این است که رهبر بگویند. این حرف درستى است، چون خدمتگذارى، براى انسانى که دلش بیدار باشد. مدح بزرگترىاست.خدمتگذارى به مردم افتخار است این اسمها و این سمتها و این تیترها که افتخارى ندارد.... اگر توانستم خودم را قانع کنم که من خدمتگذارم، یک چیزى، و الاّ چه ارزشى دارد؟ خدمتگذار چه کسانى؟ مردم.
البته همه افراد ملت و جامعه را باید خدمت کرد اما مراد، عمدتاً طبقه محرومند که باید مورد توجه خاص براى خدمت قرار بگیرند. به دودلیل ؛ اولاً چون احتیاجشان بیشتر است و عدل این را اقتضاء مىکند، ثانیاً چون پشتیبانى آنها از نظام، جدیتر و همیشگىتر است و از اول این طور بوده است.»
از جمله راهبردهاى بنیادین در اندیشه سیاسى امام راحل(ره) جهت حل مشکلات بنیادین جامعه حفظ استقلال کشور در همه زمینه و رهانیدن ایران اسلامى از زنجیره وابستگى کهن آنست.
این دیدگاه که همواره باید جزء مولفههاى اساسى منافع ملى در دستور کار تصمیمسازان قرار داشته باشد اگر چه ممکن است از نقطه نظر کارشناسى، نتواند پاسخگوى مشکلات کوتاه مدت گردد اما به عنوان یک راهکار عملى دائمى، نتایج پرثمرى در بلند مدت بهدنبال خواهد داشت.
این رویه در سیره عملى ونظرى امام راحل(ره) به صورت مکرر قابل مشاهده است و بارها بر لزوم استقلال همه جانبه کشور تأکید مىفرمودند. براى دستیابى به این استقلال، از نگاه ایشان ریشه وابستگىها در وابستگى فکرى نهفته و نقطه شروع استقلال ملتها، رهایى از وابستگىهاى نظرى و فکرى است. چنانچه در فرمایشات ایشان آمده است: «بزرگترین وابستگى ملتهاى مستضعف برابر قدرتها و مستکبرین، وابستگى فکرى و درونى است که سایر وابستگىها از آن سرچشمه مىگیرد.»
از نگاه حضرت امام(ره) «تا استقلال فکرى براى ملتى حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهدشد.»
مقام معظم رهبرى در نخستین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) تعیین فرمودند: «نقطه قوت و پایدارىملت ایران مبتنى بر دو چیز است، یکى توکل برخدا و دوم تمسک به اصول انقلاب و اصولگرایىکه همان خط واقعى امام(ره) مىباشد. و ثانیاً همه دشمنى و خصومت دشمنان انقلاب اسلامى از همین علت ناشى مىگردد.»
یک پرسش اساسى در این ارتباط که عدم پاسخگویى به آن مىتواند سوءبرداشتها و حتى انحراف در روند انقلاب را بهدنبال داشته باشد، به ماهیت و چیستى اصول اساسى انقلاب مورد تأیید حضرت امام(ره) باز مىگردد که مورد عنایت رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است.
استراتژى امام(ره) در مواجهه با دشمنان جهان اسلام، بیدارى امت اسلامى و یورش مستمر به اردوگاه فکرى دشمنان بود. امام(ره) با خلق ادبیات وتفکرى قدرت بخش وامنیت آفرین، دکترین امنیتى جهان اسلام را ترسیم کرد، آنجا که مىفرمود:«ما درصدد گسترش نفوذ اسلام درجهان و کم کردن سلطه جهان خواران هستیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههاى فاسد صهیونیسم، سرمایهدارى و کمونیسم درجهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایى را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند، نابود کنیم و نظام اسلام رسول الله(ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهاى آینده شاهد آن خواهند بود... ما باید درارتباط با مردم جهان ورسیدگى به مشکلات ومسایل وحمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم... الان اسلام به تمامه درمقابل کفر واقع شده است.جنگ، جنگ است و عزت و شرف و میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است. ملتى که شهادت دارد اسارت ندارد،، ما مثل حسین درجنگ وارد شدیم و بایدمثل حسین به شهادت برسیم... ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد، متحد شوید که در سایه اتحاد، پیروزیتان برابر قدرتها حتمى است.
سلامت وصلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است، قدرتهاى جهان بدانند امروز مثل دیروز نیست که با یک تشر، ملتها چون دولتها از میدان عقبنشینى کنند، مقصد یک مقصد است و آن شکست ابرقدرتهاست، وظیفه ماست که درمقابل قدرتها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم، این سیلى که ابرقدرتها از ایران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند.»
امام(ره) درمواجهه با دشمنان اسلام و بشریت، دو سیلى محکم برگوش آنها نواخت. سیلى اول امام(ره) در مبارزه سلبى ودفاعى بود. در منازعه سلبى، طرف مدافع صرفاً در پى خوددارى از اعطاى امتیاز و ایستادگى در برابر دشمن به نحوى است که او نتواند امتیازى کسب نموده و طرف مدافع را به سوىاهداف خود سوق دهد. بخشى از فرمایشات حضرت امام(ره) درباره عدم تسلیم در برابر دشمنان، دراین زمینه ارزیابى مىشود: «ما تسلیم بىعدالتى نخواهیم شد و با ستمکاران کنار نخواهیم آمد. امروز همه، انقلابى و آماده شهادت هستند. من به پیروزى خودمان اطمینان دارم، دولت آمریکا مفهوم شهادت را نمىفهمد. من جداً اعلام مىکنم که ما مىتوانیم به آسانى در برابر تجاوز آمریکا بایستیم. آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند. ما دندانهاى آمریکا را در دهانش خرد مىکنیم. مقصد یک مقصد است و آن شکست ابرقدرتهاست. ما هیچ خوفى از ابرقدرتها نداریم. تمام گرفتارىهاى ما از این آمریکا و اسرائیل است. همه ملت ما، دشمن شماره اول خودش را امروز آمریکا مىداند. آن داغى که به دل آمریکا به واسطه این نهضت وارد شده است، به دل هیچ کس وارد نشده است. خوشوقتى کامل آن روزى است که سلطه همه استعمارگران شرق و غرب و به خصوص آمریکاى جهانخوار از سرمسلمانان قطع شود.»
اما با نگاهى گذرا بر سیره و گفتار امام راحل(ره) مىتوان به خوبى پى برد که ایشان مبارزه با دشمن را صرفاً سلبى وتدافعى نمىبیند، هر چند که همین مبارزه سلبى و دفاعى هم خود افتخار بزرگى است که اکثر حاکمان و دولتمردان فعلى دنیا فاقد آن هستند.
سیلى دوم امام، مبارزهاى تهاجمى، اثباتى و با رویکرد به انفعال کشانیدن دشمن و مجبور کردن او به اعطاى امتیازات پى درپى بود. آنجا که مىفرمود:«به سلاح و صلاح مجهز شوید که خداوند با شماست. اسلام در بعد سیاسى، بدون تشبث به دروغ و خدعه وتوطئه فریبنده، کشورها را به اداره وتمشیت حکومت سالم هدایت مىکند. اقتصاد را به صورت سالم و بدون وابستگى، به نفع همگان، در رفاه همه مردم و با اهمیت به مستمندان و ضعیفان، بارور مىکند. این به عهده علماى اسلام و محققین و کارشناسان اسلامى است که براى جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم برجهان اسلام، طرحها و برنامههاى سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند وجهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند، البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهدارى غرب و اشتراکى شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست. ارائه طرحها و تبیین جهتگیرى اقتصاد اسلام در راستاى حفظ منافع محرومین وگسترش مشارکت عمومى آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مىرود. پیش کسوتان جهاد و شهادت درهمه صحنهها حاضر و آماده باشند و مردانه درمیدان باقى باشید و این نهضت را جلو ببرید تا ان شاءالله اسلام، محتواى مترقىپیاده شود. ما در صدد صدور انقلاب اسلامى و حاکمیت ارزشهاى اسلامى و برافراشته شدن پرچم اسلام در اقصى نقاط جهان هستیم.»
کلمات کلیدی: