سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس در راه اسلام، برادری تازه را به دوستی بگیرد، خداوند در بهشت، برایش بُرجی از گوهر می سازد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
سیاسی اجتماعی ومناسبت ها
لینک‌های روزانه
پیوندها

ضرورت‏هاى گرامیداشت یاد و صیانت از خط امام خمینى(ره)

چکیده: بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) را در حالى گرامى مى‏داریم که با نگاهى به کارهاى بزرگ و سترگ آن رهبر فرزانه که هر کدام به تنهایى از بزرگى مردى از تبار نور و سلاله پیامبر(ص) نشات مى گیرد، بیشتر به عظمت و بزرگى انقلاب او درعصر بى‏خبرى از دین ومعنویت، پى مى‏بریم و به مراتب بیش از گذشته رسالت نسل حاضر را براى پاسداشت آن سنگین وخطیر مى‏دانیم. شاید براى برخى این سؤال مطرح باشد که پس از گذشت بیش از 20 سال از رحلت آن عزیز، دیگر چه نیازى به گرامیداشت یاد و اندیشه‏هاى آن امام است که در این نوشتار به آن مى‏پردازیم.

بى‏تردید امام خمینى بزرگترین احیاگر دین اسلام پس از ائمه معصومین - علیهم‏السلام - در طى تاریخ هزار و پانصد ساله اسلام بوده است. انقلاب شکوهمند اسلامى یقینا الگوى موفقى از تاریخ صدر اسلام، خصوصا از حماسه حسینى است. از این رو احیاگرى امام خمینى تنها به ابعاد معرفتى و نظرى دین خلاصه نمى‏شود؛ او هم در ابعاد معرفتى و هم در ابعاد عملى به احیاى دین اسلام پرداخت.
در واقع امام خمینى نه تنها در ابعاد معرفتى تک‏بعدى نبود بلکه در ابعاد عملى نیز جامع ابعاد بود. از این رو او تنها فقیهى برجسته نبود که فقط ابعاد فقهى اسلام را حیات بخشد؛ همچنانکه او تنها متکلم و فیلسوف نبود که تنها ابعاد اعتقادى و هستى‏شناسى دین را احیا کند. همان‏گونه که او تنها مفسر قرآن‏شناس یا محدث سنت‏شناس نبود که در قرآن‏شناسى یا سنت‏شناسى، حیاتى دوباره بیافریند؛ چنانکه تنها شخصیت عرفانى و معنوى برجسته‏اى نبود که تنها ابعاد معنوى و عرفانى اسلام را زنده کند و یا تنها عالم سیاسى یا حقوقدان نبود که تنها ابعاد سیاسى یا حقوقى دین را به بشریت بشناساند.
در ابعاد عملى نیز او نه عابد صرف بود که تنها ابعاد عبادى اسلام را مطرح کند و نه حاکم صرف بود که حکومت اسلامى را تنها معرفى کند و نه اخلاقى صرف بود که اخلاق دینى را در عمل به نمایش‏گذارد و نه عارف صرف بود که سیر و سلوک دین را به اهل سلوک بیاموزد و نه متشرع صرف بود که پایبندى به فرایض و نوافل را نشان دهد. همچنان که او تنها زاهد نبود که زهد اسلامى را به ما نشان دهد؛ چنانکه تنها انقلابى مبارزه‏جویى نبود که در مصاف دشمنان، آماده مبارزه و جانفشانى و هجرت و حبس و غربت و فداکارى باشد.
او یگانه قهرمان میدان علم و عمل در ابعاد گوناگون بود. او هم فقیه بسیار برجسته و هم متکلم بسیار زبردست و هم فیلسوف بسیار بزرگ و هم مفسر و قرآن‏شناس کم‏نظیر و هم سنت‏شناس و محدث بس عجیب و هم تاریخ‏دان و سیاست‏شناس هوشمند و هم مردم‏شناس و جامعه‏شناس زبردست و هم مرد روحانى و عارف بى‏نظیر بود.
از این رو باید اعتراف کرد که او شخصیت بى‏مانندى بود که مادر روزگار از زادن مردى همانند او عقیم است. به تعبیر برخى بزرگان شاید هزار سال بگذرد و همچون امام خمینى به وجود نیاید و به قول فرزند برومند او مرحوم سید احمد خمینى، «او روح خدا بود در کالبد زمانه و روح خدا جاودانه است».
البته او تنها در احیاگرى دین یگانه اعصار نبود بلکه در اصلاحگرى دینى نیز نقش استثنایى و بى‏نظیر او براى همه دورانها تا ابد در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد. او همانند خورشیدى در تارک ایران اسلامى و انقلاب اسلامى براى‏همیشه تاریخ، نورافشانى و هدایت‏گرى خواهد نمود.
به همین دلیل او در کنار معرفى ابعاد مختلف اسلام، اهمیت توجه به کج‏فکریها و جمود و قشریگریها و معرفى ناقص اسلام و التقاطها و انحرافها را گوشزد مى‏کند و در کنار مبارزه با طاغوت و استبداد و استعمار و استکبار جهانى، مبارزه با خرافه و تحجرگرایى و مقدس‏مآبى و التقاط و انحراف را نیز وجهه همت خویش قرار مى‏دهد و در مکتوبات و سخنان و پیامهاى خویش پیوسته مخاطبانش را متوجه این مسأله مى‏سازد.
از همین روست که او در دو سال آخر عمر شریف خویش در معرفى اسلام حقیقى، اصطلاح «اسلام ناب محمدى (ص )» و در معرفى اسلام متحجرین و مقدس‏مآبان و التقاطیها، اصطلاح «اسلام آمریکایى» را به کار برد و در غالب پیامها و سخنرانیها بارها به مناسبتهاى مختلف در معرفى این دو اسلام اصرار و پافشارى مى‏کرد، بلکه بازشناسى اسلام ناب محمدى و جدا کردن آن را از اسلام آمریکایى از واجبات سیاسى بسیار مهم مى‏دانست و بر آن تأکید مى‏ورزید.
و امروز اگر مراسمى و فراخوانى براى گرامیداشت آن عزیز مى‏گیریم براى صیانت از این اندیشه‏هاى جاوید است:

1- خط امام یعنى قیام و حرکت براى خدا و به دست آوردن رضایت حضرت حق‏
الف- قیام ما لله بود. ب- همه ما در محضر خدا هستیم. ج- در اسلام، معیار رضایت خدا است، نه شخصیت‏ها. د- ما شخصیت‏ها را با حق بسنجیم و نه حق را با شخصیت‏ها. معیار حق و حقیقت است. ه- مقصد را مقصد الهى‏کنید، براى خدا قدم بردارید.

2- خط امام یعنى اسلام را جامع و کامل دانستن‏
الف- حقوق اسلام یک حقوق کامل و مترقى است. ب- اسلام براى نجات بشر آمده است. ج- اسلام دین سیاست است، حکومت دارد. د- والله اسلام تمامش سیاست است.

3- خط امام یعنى تلاش براى حفظ اسلام‏
الف- دفاع از اسلام بزرگترین عبادت است. ب- اگر ما اسلام را در خطر دیدیم، همه‏مان باید از بین برویم تا حفظش کنیم. ج - اگر جهانخوران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیاى آنان خواهیم ایستاد.

4- خط امام یعنى تلاش براى پیاده کردن اسلام‏
الف- امروز روزى است که اسلام باید تحقق پیدا کند. ب- ما براى آن نهضت کردیم که اسلام و قوانین اسلام و قرآن در کشور ما حکومت کند. ج- ما عدالت اسلامى را مى‏خواهیم در این مملکت بر قرار کنیم.

5- خط امام یعنى داشتن روحیه ایثار، فداکارى و شهادت‏طلبى‏
الف- شهادت فخر اولیا بوده است و فخر ما. ب- ملتى که شهادت را آرزو دارد پیروز است. ج- مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگى سیاه است. د- گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است.

6- خط امام یعنى دعوت مسلمانان و مستضعفان به قیام در برابر ستمگران‏
الف- ملت‏ها باید قیام کنند وخودشان را از دست حکومت‏هاى خودشان و قدرت‏هاى بزرگ نجات دهند. ب- وظیفه مسلمانان است که قیام در راه اسلام کنند. ج- اى مستضعفان جهان! برخیزید و هم‏پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از آن خدا است و وارث آن مستضعفانند. د- هان اى مستضعفان جهان! بر مستکبران آدمخوار بشورید و حق خود را از آنان بگیرید.
7- خط امام یعنى دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه‏
الف- مسلمین باید ید واحده باشند بر ضد همه ستمگران. ب- کوشش کنید که این وحدت کلمه از بین نرود. ج- تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. د- آن که صدمه بیشتر به ما مى‏زند همین اختلافات داخلى است.

8- خط امام یعنى آزادى را در چارچوب اسلام خواستن‏
الف- آزادى یک نعمت بزرگ الهى است. ب- اسلام هم آزادى دارد، اما آزادى بى‏بند و بارى نه، ما آزادى غربى نمى‏خواهیم. ج- از آزادى‏هاى مخرب باید جلوگیرى شود. د- آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است.

9- خط امام یعنى ولایت فقیه را حجت خدا دانستن‏
الف- بهترین اصل در قانون اساسى، این اصل ولایت فقیه است. ب- پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیب نرسد. ج- ولایت فقیه براى مسلمین یک هدیه‏اى است که خداوند تبارک و تعالى داده است. د- ولى امر حجت خدا است.

10- خط امام یعنى براى مردم ارزش قایل بودن‏
الف- ما هر چه داریم از این ملت است، البته ملت اسلامى که با فریاد الله اکبر این کار را انجام داد. ب- میزان رأى ملت است. ج- مردم نباید کنار بروند، اگر مردم کنار بروند همه شکست مى‏خوریم.

11- خط امام یعنى تلاش براى حفظ جمهورى اسلامى و نظام دینى‏
الف- حفظ این جمهورى اسلامى از اعظم فرایض است. ب- حفظ نظام از واجبات شرعیه و عقلیه است.

12- خط امام یعنى بیزارى جستن از تفکر ملى‏گرایى و لیبرالى‏
الف- این ملى‏گرایى، اساس بدبختى مسلمین است. ب- من تا زنده هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرال‏ها بیفتد. ج- این‏هایى که به اسم ملیت و گروه گرایى و ملى‏گرایى بین مسلمین تفرقه مى‏اندازند، این‏ها لشکرهاى شیطان و کمک‏کارهاى به ابرقدرت‏هاى بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند.

13- خط امام یعنى در سیاست خارجى مخالف ظالم و یاور محرومان و مظلومین بودن‏
الف- ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. ب- ما با هر نوع معامله‏اى که مصالح مسلمین را آسیب برساند مخالفیم. ج- اهتمام به امور مسلمین از اوجب واجبات است.

14- خط امام یعنى اسرائیل را غاصب دانستن و تلاش کردن براى محو آن‏
الف- اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. ب- ایران دشمن سرسخت اسرائیل بوده و هست. ج- باید همه به پاخیزیم و اسرائیل را نابود کنیم و ملت قهرمان فلسطین را جایگزین آنان گردانیم.

15- خط امام یعنى حمایت از ملت مظلوم فلسطین‏
الف- اصولاً این تکلیف همه مسلمین است که قدس را آزاد کنند و شر این جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامى قطع کنند. ب- ما از مبارزات برادران فلسطینى و مردم جنوب لبنان در مقابل اسرائیل غاصب کاملاً پشتیبانى مى‏کنیم.

16- خط امام یعنى مقابله با مستکبران‏
الف- ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. ب- وظیفه ما است که در مقابل ابرقدرت‏ها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم.

17- خط امام یعنى آمریکا را دشمن دانستن و با آن مبارزه کردن‏
الف- آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. ب- هر چه فریاد دارید سر آمریکا بکشید. ج- خوشوقتى کامل ما آن روزى است که سلطه همه استعمارگران شرق و غرب، بخصوص آمریکاى جهانخوار از سر مسلمانان قطع شود. د- اسلحه‏هاى سرد و گرم، یعنى قلم و بیان و مسلسل را از نشانه‏روى به روى یکدیگر منحرف و به سوى دشمن‏هاى انسانیت که در رأس آن‏ها آمریکا است، نشانه بروید.



18- خط امام یعنى بیزارى جستن از رابطه با آمریکا
الف- با آمریکا رابطه برقرار نخواهیم کرد مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد. ب- آن‏هایى که خواب آمریکا را مى‏بینند خدا بیدارشان کند. ج- آن روزى که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت.

19- و در پایان خط امام، یعنى خط رهبرى، زیرا طى 20 سال گذشته خلف صالح آن عزیز سفر کرده یعنى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى با قوت و قدرت آنچه در باب خط امام(ره) مطرح شد را دنبال کرده و انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را به پیش برده است.

رهبر فرزانه انقلاب همانند امام(ره) طى دو دهه اخیر روى مقصد الهى تأکید داشته، همه را به وحدت فراخوانده خطر ملى‏گراها و لیبرال‏ها را گوشزد کرده، همواره به مردم تأکید کرده است، تمام توان خود را براى حفظ نظام به کار برده، از محرومان و مستضعفان عالم و بویژه ملت مظلوم فلسطین و لبنان حمایت کرده، در برابر فشارهاى سنگین غربى‏ها و آمریکایى‏ها مقاومت نموده و همواره پرچم مبارزه با استکبار و شیطان بزرگ را برافراشته نگه داشته است. بنابراین از جهات مذکور هیچ تفاوتى بین حضرت امام(ره) و حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى (مدظله العالى) وجود ندارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 90/3/11:: 3:30 عصر     |     () نظر


----------

Java Codes