سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت گمشده مؤمن است، پس هریک از شما گمشده اش را در هر جا یافت، آن را برگیرد . [امام صادق علیه السلام]
سیاسی اجتماعی ومناسبت ها
لینک‌های روزانه
پیوندها
امام جمعه موقت تهران :
شهدای فتنه پس از انتخابات 88 مظلومترین شهدای انقلاب هستند
تهران- "حجت الاسلام کاظم صدیقی" امام جمعه موقت تهران پنچشنبه شب در آیین سالگرد شهدای فتنه پس از انتخابات سال 88 گفت: شهدای فتنه پس از انتخابات مظلومترین شهدا انقلاب اسلامی از ابتداء انقلاب تا کنون هستند.
به گزارش ایرنا، "صدیقی" که در مهدیه تهران سخن می گفت با تجلیل از شهدای پس از انتخابات افزود: شهداء فتنه سال گذشته شهدای بصیرت و آگاهی هستند.
امام جمعه موقت تهران با بیان گوشه هایی از تقابل، جنگ و فتنه دشمنان اسلام و منافقین با اسلام و امامت امت اسلامی، شهدای اسلام در جریانهای فتنه از آغاز اسلام تا کنون را افضل شهدا عنوان کرد و افزود: افضل شهدا ، شهدای فتنه هستند که جان خود را فدا کردند و مظلومانه شربت شهادت را نوشیدند.
حجت الاسلام صدیقی با اشاره به آیات و روایات متعدد در باره هدف خداوند متعال از خلقت انسان و آزمون های دشوار الهی برای مومنان در طول تاریخ خاطرنشان کرد که خداوند متعادل انسانها را در شرایط مختلف و بسیار سخت امتحال می کند تا منافقین از مومنان جدا و مشخص شوند.
وی با بیان اینکه امتحان دانه درشت ها نسبت به توده مردم بسیار سخت تر خواهد بود ادامه داد: در فتنه ها ، مومنان، خدا پرستان و ولایت مداران از دنیا پرستان و دنیا دوستان مشخص می شود.
امام جمعه موقت تهران به مقایسه گوشه هایی از فتنه های صدر اسلام و مظلومیت امام علی(ع) امام اول شیعیان با فتنه سال 88 گفت: در غیبت امام زمان (عج ) پرچم حق و عدالت ، در دست ولی فقیه زمان خواهد بود.
وی ادامه داد: پرچم رهبری امت اسلام باید در دست کسی باشد که پیرو هوای نفس، اسیر فرزند خود و اثر پذیر از منافقین نبوده و در فتنه ها هم عقب نشینی نکند.
وی یکی از شاخصه های فتنه سال 88 را شعار جمهوری ایرانی از سوی فتنه گران در مقابل جمهوری اسلامی ارزیابی کرد و اظهار داشت: فتنه گران نقشه ها کشیدند و دکترین ها ترسیم کردند تا اسلام که آمال و آرزوی ملت ایران در سالیان متمادی مبارزه با ستم و استکبار است را از حکومت جدا کنند.
امام جمعه موقت تهران افزود: فتنه گران 10 سال نشستند و توطئه کردند که اسلام را از نظام بگیرند.
صدیقی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ویژگیهای رهبری جامعه اسلامی به استناد روایات معصومین(ع) گفت: رهبر باید حافظ دین و جان مردم باشد و برای رهبری تنها فقیه بودن لازم نیست.
وی با اشاره به ساده زیستی و پرهیز از دنیا پرستی امام راحل (ره ) و مقام معظم رهبری ادامه داد: امام راحل حاج احمد آقا فرزند خود را از قبول مسولیت های حکومتی پرهیز می کرد و مقام معظم رهبری نیز این چنین هستند.
امام جمعه موقت تهران در ادامه افزود: در زمان فتنه برای تشخیص راه درست حرکت رهبری انقلاب ملاک عمل باید قرار گیرد.
امام جمعه موقت تهران ادامه داد: متاسفانه برخی افراد که خود را پشت سر امام و بیت علما قرار داده بودند در فتنه اخیر کار را برای مردم بسیار سخت کردند.
صدیقی از دیگر ملاک های تشخیص حق از باطل در فتنه ها را تشخیص جبهه دشمن دانست و افزود: در فتنه اخیر آمریکا، انگلیس و منافقین قدیم و جدید در یک جبهه قرار داشتند و تشخیص صدای دشمن برای روشن شدن زوایای فتنه بسیار اهمیت دارد.
وی در بخش دیگر سخنان خود به تلاش های منافقین و مدعیان اسلام واقعی در آخر الزمان اشاره کرد و گفت: براساس روایات در آخر الزمان تنها در میان مسلمانان 72 علم مدعی راه درست برافراشته می شود که کار را بر مومنان دشوار خواهد نمود.
در این مراسم که به همت سازمان بسیج مستضعفین و بسیج سازمان مداحان و هیات مذهبی برگزار شد، تعدادی از خانواده های شهدای حوادث پس از انتخابات سال گذشته نیز حضور داشتند.
شبد** 1200 ** 1918

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/5/25:: 11:37 عصر     |     () نظر
عتراف آمریکا به سازماندهی فتنه 88

در گزارش اوباما به کنگره و سنا مطرح شد
رئیس جمهور آمریکا با ارسال گزارشی، اقدامات واشنگتن را در حوزه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران در فتنه سال 88، برای کنگره و سنای آمریکا شرح داد.
باراک اوباما در گزارش خود که برای رؤسای کنگره و مجلس سنای آمریکا- نانسی پلوسی و جوزف بایدن- ارسال شده، شرح مفصلی از اقدامات ضدایرانی دولت خود در حوزه اطلاع رسانی ارائه کرده است. به گزارش فارس، براساس گزارش اوباما، مجموعه این اقدامات تحت عنوان بندی به اصطلاح قانونی با نام بند 1264(قانون قربانیان سانسور ایران) انجام می شود. براساس گزارش اوباما، محور اصلی عملیات رسانه ای کاخ سفید علیه ایران، نهادی دولتی به نام «شورای پخش مدیران» (BBG) است و شبکه خبر فارسی صدای آمریکا (PNN) و رادیو فردا متعلق به رادیو آزاد اروپا/ رادیو آزادی (RFE/RL) از جمله رسانه هایی هستند که در این پروژه نقش دارند و به ادعای اوباما، ایرانی ها از این طریق می توانند به اخبار سانسور نشده و بی طرفانه دست یابند. در این میان تلویزیون شبکه خبر فارسی صدای آمریکا و رادیو فردا نیز به صورت 24 ساعته به پخش برنامه و اخبار می پردازند.
در ادامه این گزارش به تلاش دوچندان آمریکایی ها برای دامن زدن به ناآرامی ها در ایران، درست روز بعد از انتخابات اشاره شده است. گزارش اوباما در این زمینه تصریح می کند: «روز بعد از انتخابات شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دو برنامه جدید را در دستور کار خود قرار داد تا به ایرانیان درباره حوادث کشورشان اطلاع رسانی کند. در یک «برنامه صبحگاهی جدید» یک «گزارش ویژه» دو ساعته قرار داده شد که به اخبار انتخابات و حوادث پس از آن می پرداخت.»
در گزارش اوباما سه منبع اصلی برای تامین محتوای برنامه های ضدایرانی رسانه های دولتی آمریکا ذکر شده است. این منابع عبارتند از؛ «1) تصاویر ویدئویی تهیه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ایرانی؛2) تلفن های بینندگان از داخل کشور و تشریح آنچه دیده بودند؛ و 3) گزارش هایی از واکنش های ایرانیان خارج از کشور و همچنین واکنش های رسمی کشورهای مختلف از جمله آمریکا.»
فرکانس های ماهواره ای جدید، یک مسیر اینترنتی حفاظت شده، تویتر و فیس بوک از دیگر ابزارهایی بودند که واشنگتن در فتنه سال 88 از آنها برای گسترش اغتشاشات استفاده کرد. در گزارش دولت آمریکا در مورد این ابزارها آمده است؛ «اداره « شورای مدیران پخش»، به منظور پشتیبانی از برنامه ها، فرکانس های ماهواره ای جدیدی را پیش بینی نمود تا از قبل بر انسداد فرکانس های امواج پخش اخبار توسط دولت ایران پیش دستی نماید. همچنین یک مسیر اینترنتی حفاظت شده و منحصر به فرد برای ایرانی ها تعبیه گردید تا تصاویر ویدئویی خود را به شبکه خبر فارسی صدای آمریکا ارسال نمایند. خدمات وب سایت «تویتر» نیز به صفحات وب سایت «فیس بوک» و وبلاگ ها افزوده شد.»
علی رغم شکست این اقدامات، گزارش اوباما نشان می دهد آمریکا از توطئه علیه جمهوری اسلامی دست نکشید، و به دنبال گسترش و تنوع بخشیدن به گزینه های خود است؛ «دولت انتظار دارد که با استفاده از کاربردهای جدید موبایل های آیفون و اندروید (Android)، صاحبان موبایل در ایران و دیگر نقاط جهان بتوانند:
¤ به وب سایت شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دسترسی داشته و در صورت تمایل مقاله ها را ابتدا دانلود و سپس بخوانند.
¤ قطعه های خبری را به صفحات تویتر یا فیس بوک خود بفرستند تا از این طریق اخبار بخش فارسی صدای آمریکا به صورت ویروسی منتشر شود.
¤ به صفحه تویتر مخصوص شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دسترسی یابند.
¤ تصاویر ویدئویی و عکس را در وب سایت شبکه خبر فارسی صدای آمریکا آپلود نمایند.
این امر به ایرانی ها اجازه می دهد تا اطلاعات و تصاویر خود را بدون ذکر نام ارسال نمایند تا صدای آمریکا نیز آنها را پس از بررسی پخش نماید.»
براساس گزارش اوباما، جوانان هدف اصلی پروژه جنگ نرم آمریکا علیه ایران هستند که سعی می شود مستقیم و غیرمستقیم بر ذهن و رفتار آنها تاثیرگذاری شود. این گزارش در این مورد به طور اختصاصی به برنامه های رادیو فردا اشاره می کند؛
«رادیو فردا تلاش کرده تا طیف گسترده ای از اطلاعات مربوط به مسائل داخلی و خارجی را در اختیار شنوندگان ایرانی قرار دهد. رادیو فردا در ابتدای هر ساعت برنامه اخبار را پخش می کند، پس از آن گزارش ها، مصاحبه ها و همچنین بخش هایی پخش می شوند که به مسائل جوانان، زنان، فرهنگ، اقتصاد و سیاست می پردازند. رادیو فردا که عموما بر مخاطبین جوان تمرکز کرده فضایی را بوجود آورده تا ایرانیان علاوه بر دسترسی به جهان خارج، با یکدیگر نیز در ارتباط باشند.
رادیو فردا سعی دارد از طریق آخرین تکنولوژی های اینترنتی و وب سایت های اجتماعی در کنش متقابل با شنوندگان خود قرار گیرد. در وب سایت رادیو فردا، اخبار کوتاه، گزارش های خبری، مصاحبه ها، تحلیل ها، تفسیرها، بخش ارسال نظرات، بخش عکس و همچنین قطعات صوتی و تصویری قرار داده شده اند تا کنش متقابل با بینندگان تقویت گردد.»
این گزارش به جدال ماهواره ای ایران و آمریکا اشاره کرده و قید می کند: «شورای مدیران پخش قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، با تنظیم فرکانس ها و اضافه سازی ظرفیت های ماهواره ای جدید به مقابله با پارازیت های ماهواره ای دولت ایران می پردازد. «شورای مدیران پخش خبر» به طور مداوم اقدامات ایران برای ارسال پارازیت را زیرنظر دارد. این اداره مهندسین متخصص خود را به کار گمارده تا با تدوین استراتژی های لازم از دسترسی مخاطبین به برنامه ها اطمینان حاصل نمایند. این چالش بالاخص زمانی بزرگتر می شود که بدانیم برنامه ها باید از فرکانس های آشنا برای مخاطبین خارج شده و یا به ماهواره هایی که کمتر توسط ایرانی ها استفاده می شوند منتقل گردند.»
اوباما در مورد ابزار رادیویی دولت آمریکا در جنگ نرم علیه ایران گزارش می دهد: «اداره «شورای مدیران پخش» پس از 15ژوئن، تعداد فرکانس های موج کوتاه رادیو فردا را دوبرابر کرده است. این افزایش در زمان صبح همچنین اوایل و اواسط عصر رخ می دهد یعنی زمانی که بیشترین مخاطبین در کنار رادیوها قرار گرفته اند. بدین ترتیب فرکانس های ارسال امواج رادیو فردا از 5 به 10افزایش یافتند.»
این گزارش با اشاره به نقش برجسته اینترنت در جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران، اقدامات کاخ سفید در این حوزه را اینگونه تشریح می کند: «قبل از انتخابات، تلاش های «شورای مدیران پخش» بیشتر بر وب سایت های فیلترشکن متمرکز بود. همچنین یک نرم افزار فیلترشکن نیز وجود داشت که به کاربران ایرانی اجازه می داد تا به برنامه های شبکه خبر فارسی صدای آمریکا و همچنین رادیو فردا دسترسی یابند.
بعد از افزایش رسمی سانسور در فضای بعد از انتخابات خود ایرانی ها به دنبال راه هایی بودند تا بر این مشکل فایق آیند. «شورای مدیران پخش» در تلاش است تا با یافتن منابع جدید برای حمایت از قراردادهای فعلی با فروشندگان نرم افزارهای فیلترشکن و همچنین یافتن نرم افزارهای جدید، به مقابله با اخلال های دولت ایران در برنامه هایش بپردازد. «شورای مدیران پخش» وب سایت ها و نرم افزارهای فیلترشکن جدید معرفی کرده و تلاش خواهد کرد تا انطباق پذیری و سازگاری کاربران ایرانی را افزایش دهد.»
گزارش مذکور درباره نقش شبکه خبر فارسی صدای آمریکا در اغتشاشات پس از انتخابات می گوید: «پوشش خبری ناآرامی های انتخابات ژوئن 2009 در شبکه خبر فارسی صدای آمریکا با برقراری شبکه گسترده ارتباطات کارکنان این بخش در داخل ایران- روزنامه نگارها، فعالین، تحلیل گران سیاسی- و همچنین کمک های شهروندان روزنامه نگار ایرانی که تصاویر ویدئویی و عکس از تظاهرات و دیگر وقایع تهیه می کردند، رشد چشمگیری یافت. بخش فارسی صدای آمریکا در موبایل ها نیز قابل دسترسی است. در ماه های بعدی امکانات بخش موبایل این شبکه خبری افزایش خواهند یافت.»
گزارش اوباما درباره منابع مالی این پروژه آمریکایی تصریح می کند: «برنامه های اداره «شورای مدیران پخش» برای استفاده از مقادیر اختصاص یافته طبق بخش 1244 عبارتند از:
الف)شناسایی و سپس بسط یا تولید برنامه ها و پلت فرم های ویژه؛ و
ب) بسط یا تولید ظرفیت انتقال اطلاعات از طریق ماهواره، رادیو و یا اینترنت.
پخش خبر به ایران از طریق تلویزیون، رادیو، اینترنت و دیگر پلت فرم های دیجیتالی یکی از اولویت های اداره «شورای مدیران پخش خبر» باقی می ماند. پیرو مبالغ اختصاص یافته برای سال مالی 2010 در «قانون تخصیص هماهنگ» «شورای مدیران پخش» به پشتیانی خود از برنامه های ما ]دولت آمریکا[ برای برقراری ارتباط با مخاطبین ایرانی که اهمیت زیادی دارد، ادامه خواهد داد.
ما از منابع «صندوق پشتیبانی اقتصادی»(ESF) و «صندوق دموکراسی حقوق بشر» (HRDF) استفاده می کنیم تا به مردم ایران ابزار لازم برای دستیابی به حقوق اولیه و تعیین حق سرنوشت خویش را ارائه کنیم. این برنامه ها در سه حوزه عمده قرار می گیرند: (1) تقویت سازمان های جامعه مدنی؛ (2) افزایش آگاهی و تقویت حاکمیت قانون که شامل تبعیت از مفاد قانون اساسی و قوانین جاری ایران است و (3) افزایش آزادی بیان از طریق استفاده خلاقانه از رسانه های جدید به منظور درگیر ساختن جوانان، آموزش روزنامه نگاران طبق استانداردهای بین المللی و تدارک دسترسی به اطلاعات فیلتر نشده در اینترنت و همچنین تدارک امکانات زبان فارسی برای این رسانه ها و ابزار جدید.»
این گزارش از قراردادهای جدید با شرکت های تکنولوژیکی خبر داده و گسترش اقدامات خود ضد جمهوری اسلامی ایران را اینگونه شرح می دهد: توسعه و بهبود سخت افزاری و نرم افزاری لازم در انتقال اطلاعات انجام گرفته است. «شورای مدیران پخش» چهار فرکانس ماهواره ای جدید، یک صفحه در تویتر، کاربردهای جدید در آیفون و اندروید اضافه کرده و همچنین تعداد باندهای موج کوتاه رادیو فردا را دو برابر کرده تا از انتقال اطلاعات به مخاطبین ایرانی حمایت و پشتیبانی کند. همچنین این اداره، قراردادهای خود را با شرکت های تکنولوژیکی ارائه کننده خدمات ضدفیلتر افزایش داده تا وب سایت ها و نرم افزارهای فیلترشکن جدید به کاربران ارائه کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/5/25:: 11:34 عصر     |     () نظر
به بچه‌های وزارت اطلاعات در مقطعی که خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهای مربوط دیگر تأکید داشتند به کسانی که در خیابان هستند، به کسانی که شما دستگیر کردید حواس‌تان باشد، به کسانی که محاکمه کردید حواستان باشد. اگر به بازرسی منزل می‌روید، رفتار شما با خانواده‌ی فرد مجرم باید متفاوت باشد.
پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری مصاحبه‌ای را با حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای به شرح ذیل منتشر کرده است:

* مدل‌های حکومتی در دنیای امروز، بنا بر فلسفه و کارویژه‌های خود، نسبت خاصی را بین حکومت و مردم تعریف می‌کنند که میزان اهمیت مردم را در نگاه حاکمان می‌توان از همین تعاریف فهمید. این تعریف در تعیین نقش مردم در تصمیم‌سازی‌های یک ملت-دولت نقش بسزایی دارد. در قانون اساسی ما نیز بر اهمیت و نقش حضور مردم به روشنی اشاره شده است. اما به طور مصداقی در جمهوری اسلامی ایران، این رابطه به چه شکل است؟

- اجازه دهید تا با ذکر نکته‌ای این مسأله را توضیح دهم. رهبر معظم انقلاب از سال‌های قبل - یعنی این‌که مخصوص امروزشان نیست- در همه‌ی انتخابات اصرارشان این بوده و هست که نظام کاری کند تا مشارکت حداکثری در انتخابات بوجود آید. از حدود پانزده، بیست سال پیش - مشخصاً‌ از دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی که بنده حضور ذهن دارم- رهبر انقلاب بر تلاش برای حضور حداکثری مردم در انتخابات اصرار داشتند؛ در حالی که برخی دیگر از بزرگان نظام، مخالف چنین رویه‌ای بودند و نظرشان این بود که حالا یک کسی باید رئیس‌جمهور شود، چه با یک اکثریت بالاتر یا پایین‌تر؛ چرا باید فضایی را فراهم کنیم که بعدها نتوانیم آن را کنترل کنیم؟ اما رهبر انقلاب مخالفت می‌کردند. البته همان‌طور که اشاره کردم، این اختصاص به سال قبل ندارد و سنوات قبل هم همیشه اصرارشان بر این موضوع بود. لذا به شورای نگهبان، وزارت کشور، صدا و سیما و به بقیه دست‌ اندرکاران چه در جلسات خصوصی، چه در جلسات عمومی و چه در سخنرانی‌ها می‌گفتند که شما زمینه و بستر را برای مردم به شکلی فراهم کنید که مردم بیشتر شرکت کنند؛ این بُعد مشارکت مردم و به تعبیر دیگر جمهوریت نظام است.

اما نکته‌ قابل تأمل دیگر، اعتماد رهبر انقلاب به حضور و مشارکت مردم است. بسیاری از مسئولین در دوره‌های مختلف نظام، نگران بودند که مثلاً این‌دفعه مردم کمتر شرکت می‌کنند، اما رهبر انقلاب جزء کسانی بود که در دوره‌های مختلف می‌گفتند که من مطمئن هستم مردم ما به صحنه می‌آیند، چون کشورشان را دوست دارند، اسلام را دوست دارند، نظام را دوست دارند، چون به مسئولین اطمینان دارند. بنابراین حتماً هم مردم شرکت می‌کنند، این‌بار هم شرکت می‌کنند و شرکت‌شان بیش از دفعه‌ی قبل است و باز هم دشمنان را ناامید می‌کنند. این واژه‌ها و جملات در کلام رهبر انقلاب چه به خاطر انتخابات و چه مناسبت‌هایی مانند بیست و دوم بهمن بارها تکرار شده است. در همین مناسبت‌های هرساله می‌بینیم که تا چهار روز تعطیلی متوالی می‌شود که ممکن است مثلاً از تهران خیلی‌ها بیرون بروند، یا مثلاً بحث دخالت‌های دشمن و یا بحث مسائل داخلی مطرح شده، برخی تردید داشتند که مردم شرکت می-کنند یا نه؟ یکی از کسانی که با اطمینان کامل می‌فرمودند که مردم با حد نصاب بالا شرکت می‌کنند رهبر انقلاب بوده است.

* این نقطه‌ی قوت نظام اسلامی همیشه مورد انکار یا تردید دشمنان نظام بوده که تمام سعی خود را برای مخدوش کردن این ویژگی نظام به کار برده‌اند. نمونه‌ی بارز آن، حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم بود. رهبر انقلاب اشاره داشتند: "هر طرف اگر پیروز می‌شد، هر کس سرِ کار باشد، اگر نتائج انتخابات غیر از این هم می‌شد، بنده به طور اطمینان می‌توانم عرض بکنم که باز اینجور حوادثى دیده می‌شد، باز این حوادث پیش مى‏آمد، براى اینکه اصلاً آرامش در کشور نباشد. آنها امنیت کشور را و آرامش کشور را هدف گرفته‏اند... " شما این اشراف بر ترفندهای دشمنان را چگونه می‌بینید؟

- یکی از مسائلی که نشان داد رهبر انقلاب جامع‌تر و عمیق‌تر از همه، نقشه‌های دشمن را بررسی می‌کنند، جریان فتنه‌ی سال قبل بود. اما می‌خواهم برای روشن شدن این موضوع، از زاویه‌ی دیگری به این موضوع بپردازم. رهبری در صحبت‌های ابتدای سال 88 در مشهد فرمودند که بالأخره ما این دست چدنی را زیر دست‌کش مخملی می‌بینیم. برخی از مسئولین بلندپایه‌ی نظام وقتی که امریکا یک نرمش وچراغ سبزی نشان داد - البته آن چراغ سبزشان هم از روی استیصال بود- به رهبر انقلاب گفتند که چرا مذاکره نکنیم؟ بگذارید درهایمان را به سوی غرب و آمریکا باز کنیم، بگذارید ویزای یک هفته‌ای بدهیم هرکسی می‌خواهد بیاید وغیره. رهبری گفتند که اینها برنامه است، شاید گفتن این حرف‌ها از سوی مسئولین آمریکایی تاکتیک باشد.

حالا شما چقدر به قول آن ضرب‌المثل معروف از حول حلیم توی دیگ می‌افتید؟! یک مقداری صبر کنید، یک مقداری اندیشه کنید. آن روز که رهبر انقلاب تعبیر دست چدنی را به کار بردند که آن موقع حتی برخی مسئولین به سخن آقا اعتراض داشتند ولی علنی به زبان نمی‌آوردند که دست چدنی دیگر چیست و این حرف‌ها چه معنایی دارد؟ این جریان‌های اخیر نمونه‌ای از همان دست چدنی بوده و هست که می‌بینیم. نگاه رهبر انقلاب در ژرف‌نگری نسبت به توطئه‌های دشمن و مسائل خارجی، بی‌بدیل است و این موضوع را شما در قبل و بعد از انتخابات و در نماز جمعه‌ی تاریخی 29 خرداد می‌بینید.

*نقش مؤثر دیگری که رهبر انقلاب در روند خنثی‌سازی جریان فتنه‌ سال گذشته ایفا کردند، بصیرت‌دهی و روشن‌گری بود. این نقش رهبری را چگونه می‌بینید؟

- به نظر بنده شاید بتوان گفت تنها شخصی که به معنای واقعی کلمه یکّه و تنها - دیگران هم کمک کردند، دیگران هم تلاش کردند - ولی کسی که توانست ابعاد واقعی فتنه را بشناساند و اصلاً عنوان فتنه را بر آن بگذارد، رهبری بودند. فتنه خصوصیاتی دارد. تا آن موقع افراد مختلف تحلیل‌‌های متفاوتی از جریان پس از انتخابات داشتند اما در چگونگی شناساندن این جریان و ابعاد آن برای خواص و توده‌ی مردم، رهبری بالاترین نقش را ایفا کردند و اولین پرچم را ایشان در طول این یک‌سال و اندی یعنی از قبل از انتخابات تا به امروز بر عهده داشته‌اند. شما ببینید رهبری در این مدت چند سخنرانی روشن‌گرانه داشته‌اند و چقدر دیگران را به روشن‌گری و بصیرت‌بخشی توصیه کرده‌اند! خیلی‌ها در این مدت زحمت کشیدند اما وزنی که در رهنمودهای آقا در جهت روشنگری و آگاهی‌بخشی به مردم بوده، بی‌نظیر است.

نکته‌ حائز اهمیت دیگر، نگاه جامع ایشان به اطراف قضیه است، یعنی توجه به یک موضوع، ایشان را از موضوعات دیگر غافل نکرده است. گاهی وقت‌ها انسان‌ها با توجه به حجم بالای کار، یک موضوع یا موضوعاتی اینها را از موضوعات دیگر غافل می‌کند و یا اگر مسائل مهمی پیش بیاید، از مسائل کوچک غفلت می‌کنند. رهبری در خلال این جریان به توده‌ی مردم، به نیروهای دست‌اندرکار حکومت از نیروهای نظامی، اطلاعاتی، قضایی، انتظامی و سایرین که در این حوادث درگیر بودند، نسبت به معترضین، نسبت به اپوزیسیون، نسبت به فریب‌خوردگان، نسبت به دشمن و ضد انقلاب غفلت نکرده‌اند. در خصوص همه‌ی این موضوعات انسان می‌تواند کدهای متعدد ارائه دهد.

آن‌جایی که باید برای هوشیاری و حضور در صحنه از مردم تقدیر کنند، تقدیر و حمایت کردند، ولی در عین حال نسبت به مشکلاتی که امکان دارد توسط مردم بوجود آید بی‌توجه نبودند؛ آنها را سفارش به تقوا کردند و گفتند که مراقب باشید تا افراط نکنید، مراقب باشید زمانی که متعرض به ارزش‌هاتان، به اموال‌تان، به نظام‌تان شده‌اند و احساساتتان برانگیخته می‌شود، دست به کارهایی نزنید که خود آن عمل شما برای نظام‌تان در مورد نیروهای اجرائی اعم از نظامی، انتظامی و امنیتی مشکلاتی را بیافریند.

بخش‌هایی‌ را به صورت عمومی می‌فرمایند، اما یک بخش‌هایی را به صورت خصوصی که حالا بعضی از آنها را بنده خبر دارم به جد به بعضی‌ها سفارش می‌کردند که مواظب باشید به دلیل این‌که اینها به نظام ظلم کردند، این همه غائله آفریدند، این همه آب به آسیاب دشمن ریختند و در شرایطی که ما توانستیم با این مردم‌سالاری دینی و مشارکت حدود 85% جایگاه و اعتبار بالاتری را در دنیا کسب کنیم، خدشه بر آن وارد کردند و با حیثیت نظام بازی کردند، اما گفتند که نکند با همه‌ی این وجود و نیز دلسوزی که شما نسبت به نظام دارید، کاری کنید که در حق آنها ظلم بشود. من شاید مکرر بیش از دو، سه‌بار از زبان حضرت آقا شنیدم که به شدت تأکید به این نکته داشتند که شما نیروی انتظامی و شما قاضی نسبت به متهمین حواستان جمع باشد. یک وقت نکند مثلاً نسبت به یک متهم غافل بشوید و بیش از آنچه که حقش است، مجازات شود. اگر واقعاً این مقدار که رهبری حساسیت داشتند دیگران نیز به این شکل بودند، مشکلی پیش نمی‌آمد.

به بچه‌های وزارت اطلاعات در مقطعی که خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهای مربوط دیگر تأکید داشتند به کسانی که در خیابان هستند، به کسانی که شما دستگیر کردید حواس‌تان باشد، به کسانی که محاکمه کردید حواستان باشد. اگر به بازرسی منزل می‌روید، رفتار شما با خانواده‌ی فرد مجرم باید متفاوت باشد. یعنی سفارش‌های مکرر نسبت به دست‌اندرکاران مقابله با این فتنه که باید مواظب و مراقب باشید و از حد و مرز الهی خارج نشوید. البته این دستورات در صحبت‌های عمومی هم بوده ولی در صحبت‌های خصوصی خیلی شفاف‌تر، روشن‌تر و با تأکید بیشتر بیان شده است. حتی در ذهنم هست که گفتند اگر جاهایی شما مرتکب این اشتباه‌ها شدید، شماها کمتر از آنها نیستید. باید مؤاخذه شوید و نقل به این مضمون که شما توبیخ و تنبیه می‌شوید.

حتی برخی افراد اتهاماتی به اشخاص می‌زدند. می‌گفتند آقا ایشان جاسوس است، ایشان وابسته به خارج است، ایشان ضد انقلاب است. رهبر انقلاب نهایت احتیاط را در این صحبت‌ها دارند. حتی در مقابل حرف دیگران که تذکر می‌دهند شما نباید به فلانی جاسوس بگویید. گاهی وقت‌ها به مدیران مسئول بعضی از نشریات تذکر می‌دهند چرا شما گفتید فلانی جاسوس است؟

دلیل دارید؟ بعضی از افراد دیگری که بعضی جاها یک صحبتی می‌کردند، جایی قلم می‌زدند، می‌گفتند شما واقعاً دلیل شرعی دارید و می‌توانید حرفتان را ثابت کنید؟ می‌گفتند که ما می‌گوییم این کار، کار بدی بود، کاری بود که به اسلام ظلم شد، به نظام ظلم شد، ظلم عظیمی به نظام کردند، اما این‌که ما به کسی نسبت بدهیم که این به خارج وابسته است یا جاسوس است، نیاز به دلیل و اثبات شرعی و قانونی دارد و لذا هم خودشان با نهایت احتیاط در مقابل انتساب یک مسأله‌ای به یک فرد که ظلمی با قصد خیانت انجام شده و... ایشان نه تنها نسبت نمی‌دادند بلکه دیگران را نیز از این کار نهی می‌کردند. اینها به نظر من آموزه‌های اخلاقی جامعه‌ی بشری امروز است.

*در جریان فتنه‌ی پس از انتخابات، نقش دو گروه از خودی‌ها پررنگ شد: اول خودی‌های معترض که به تدریج برخی از آنها از حالت اعتراض به حالت عناد و قانون‌شکن درآمدند. گروه دوم خودی‌های متخلف بودند که حوادثی نظیر کهریزک و کوی دانشگاه حاصل عملکرد آنهاست. رفتار و نحوه‌ی برخورد رهبر انقلاب با متخلفین گروه دوم که علی‌رغم توصیه‌ها و دستورات مؤکد ایشان، موجب بروز این تخلفات شدند، چگونه بود؟

- خبرهایی به رهبر انقلاب رسیده بود که در کهریزک شرایط نامساعد است که آقا دستور دادند بسته شود. اما این تمام ماجرا نبود. قبل از آن هم که آقا متوجه شدند وضع کهریزک مناسب نیست، دستور دادند که دیگر به آن‌جا زندانی نبرید. یعنی اولین کسی که دستور دادند که افراد بازداشتی به کهریزک نروند، رهبر انقلاب بودند.

حتی ظاهراً از ایشان پرسیده بودند- با واسطه شنیدم- که ممکن است فلان بازداشتگاه‌مان جا نداشته باشد، گفتند اگر جا ندارید، آزاد کنید. افرادی که شما در خیابان می‌گیرید حتی به نظر شما متهم یا مجرم هستند، ولی اگر قرار است جایی ببرید که نامناسب باشد، آزاد کنید. یا به ایشان گفته بودند که فلان بازداشتگاه گفته که جا نداریم، رهبری گفتند که آنجا نبرید، بروند خانه‌شان. از طرف دیگر اولین شخصی هم که برای تخلفات قضیه‌ی کهریزک گفتند باید جدی پی‌گیری شود، باز شخص خود آقا بودند. ایشان اولین شخصی بودند که پیغام دادند آنهایی که در کهریزک هستند، باید از آن‌جا بروند.

من یادم هست که نوزده تیر 1388 یکی از مسئولین دفتر آقا تماس گرفتند که این افرادی که الآن در کهریزک هستند، حتماً بگویید به جایی به غیر از کهریزک منتقل کنند. اتفاقاً ما همان شب جلسه داشتیم. آن زمان دادستان کل وقت، دادستان کل تهران، بعضی از افراد دیگر در وزارت اطلاعات وغیره بودند که در دفتر من جلسه داشتیم. من هم چون در آن جلسه با آن آقایان صحبت کرده بودم و خواستار این بودم که دادستان تهران آنها را هرچه زودتر منتقل کند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند که ما این کارها را می‌کنیم، به همین دلیل به فردی که از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمینان دادم و گفتم که جلسه پایان یافته و اینها قول دادند که حتماً همین امشب همه اینها را منتقل می‌کنند. در این مورد نیز جامعیت نگاه رهبری مشهود است. این‌طور نبوده که توجه به یک موضوع، موجب غفلت ایشان از موضوع دیگری بشود.

* در دیدار اساتید دانشگاه در ماه رمضان سال گذشته، رهبر انقلاب گفتند که اگر جنایتی شده باشد ما پیگیری می‌کنیم. بعد از جریان کهریزک نیز به نوعی این جریان و حادثه‌ی کوی دانشگاه برای مردم معیاری شده که ببینند واقعاً نظام در مقابل خطاهایی که برخی مرتکب شدند، چه برخوردی می‌کند؟

- باید بگویم که ما در پی‌گیری آن کوتاهی کردیم یعنی ما دستگاه‌های قضایی، انتظامی و اطلاعاتی باید با آن حساسیتی که آقا داشتند، سریع‌تر کار می‌کردیم. من نمی‌خواهم بگویم که این کوتاهی، تقصیر هست یا نیست، ممکن است بالأخره آن افرادی که مسئول مستقیم بودند توجیهاتی داشته باشند که قانع‌کننده هم باشد، ولی در هر صورت به خاطر آن تأکیدی که آقا داشتند ما باید خیلی زودتر از این رسیدگی به پرونده‌ها را انجام می‌دادیم و به سرانجام می‌رساندیم. واقعاً باید برای مردم مشخص می‌شد که اگر کسی تقصیری داشته یا ظلمی کرده باید به میزان جرمی که مرتکب شده مجازات شود. البته این امر انجام شده ولی باید زودتر از اینها انجام می‌شد.

دادگاه کهریزک تشکیل شد و حکم اولیه‌ی آن صادر شد. فکر می‌کنم بهمن ماه بود که در خصوص پرونده‌ی کهریزک، دادگاه تعیین وقت کرد و کارش را از اسفند شروع کرد. اما پرونده‌ی کوی، متأسفانه تا آن‌جا که من خبر دارم، هنوز تکمیل نشده است. ولی برای پرونده‌ی تخلفات کهریزک، افراد نظامی و غیرنظامی را دعوت کردند؛ شاکیان هرکدامشان وکیل تعیینی گرفتند که بعضی‌هاشان انصافاً وکلای خیلی بدی بودند. وکلایی که با رادیوی بیگانه مصاحبه می‌کنند و سابقه‌ی کیفری دارند اما نظام تحمل کرد. کسی هست که مرتب با رادیوهای بیگانه علیه نظام مصاحبه می‌کند و تخلفات مختلفی دارد - نه در خصوص این پرونده - سابقه کیفری دارد و با جریان‌های ضد نظام و اپوزیسیون کاملاً مرتبط است، ولی در خصوص این پرونده نظام ابایی ندارد.

رویه‌ی خیلی از کشورها به این شکل نیست. اجازه نمی‌دهند که هر وکیلی وارد هر پرونده‌ای شود و به هر نحوی که می‌شود کنارشان می‌زنند، ولی ما در خیلی از پرونده‌هایی که برای نظام شاید حساس باشد این وکلا را راه دادیم، وکیل پرونده را خوانده، لایحه‌ی دفاعیه تنظیم کرده، در دادگاه شرکت کرده، با موکلش یا بدون موکلش در جلسات مختلف شرکت کرده و هرچه دلش خواسته گفته است.

* اما در مورد آن خودی‌هایی که در ابتدا به نتیجه‌ی انتخابات معترض بودند که متأسفانه با لجاجت آنها رفتار و عملکرد آنها زمینه را برای جریان فتنه هموار کرد، نحوه‌ی رفتار رهبر انقلاب چگونه بود؟

-در مورد این گروه باید بگویم که سعه‌ی صدر و صبر و تحمل ایشان در برابر آنها حائز اهمیت است. رهبری در مقابل افرادی که با هر انگیزه‌ای حرف مخالف می‌زدند، میدان دادند تا حرف‌شان را بزنند.

افراد خودشان آمدند، نمایندگان‌شان را فرستادند، حرف‌هایی که خیلی از مسئولین نمی‌توانستند تحمل کنند ولی رهبر انقلاب با سعه‌ی صدر تمام، میدان می‌دادند. رهبری فرمودند مگر شما اعتراض ندارید؟ در خیلی از انتخابات که افراد اعتراض می‌کردند چه مسیری را طی می‌کردیم؟

مسیر قانونی دارد. حتی اگر می‌گویید یک مقداری فراتر از روش‌های متعارف هم عمل بشود، می‌گوییم اشکالی ندارد، وزارت کشور و غیره هست، می‌گوییم اگر یک سؤالی دارید که رفع بشود، ما هم مشکلی نداریم، واقعاً اگر سؤالی دارید و می‌خواهید ابهامی رفع بشود مشکلی نیست.

من سفارش می‌کنم اگر شما اشکال و ابهام واقعی دارید، بنشینید تعدادی از صندوق‌ها را به صورت رندمی و غیررندمی از یک شهر یا از چند شهر بررسی کنید. آقا تأکید داشتند کاری نکنید که بدعت‌گذاری کنید و در کشور یک خلاف قانونی را برای همیشه بگذارید. این کار صحیحی نیست و من باشم و شما باشی و هرکسی باشد، باید در مقابل او بایستیم. یک مَثل معروفی است که می‌گوید اگر کسی خواب است می‌شود بیدارش کرد، اما اگر کسی خودش را به خواب زده، نمی‌توان بیدارش کرد.

* اما باز هم حرف خودشان را زدند.

- بیان اینها واقعاً درد است. خبر دارم که گاهی در جاهایی واقعاً رهبری با تواضع به برخی از این افراد می‌گفتند که این کار را نکن، این کار مصلحت نیست. اول انقلاب حضرت امام (ره) یک وقتی در مقابل منافقین که از یک طرف دست به اسلحه برده و تقریباً اقدامات نظامی-شان را با سلاح سرد شروع کرده بودند، قانون اساسی را هم که قبول نداشتند، تحریم هم کرده بودند، بعد هم درخواست ملاقات با امام کرده بودند، فرمودند: من اگر یک در هزار احتمال داده بودم که تأثیر داشته باشد، چرا شما بیایید؟

من می‌آمدم پیش شما! من واقعاً در این مدت مشابه این را از رهبر معظم انقلاب دیدم. رهبری یک جاهایی به دیدار برخی از اینها رفتند، بعضی از کسان را پذیرفتند، کسانی که واقعاً از لحاظ حقوقی مجرم بودند، کسانی که به نظام، به امام و به ولایت فقیه بد کردند ولی آقا با آغوش باز اینها را می‌پذیرفتند. بعضی وقت‌ها خودشان و نمایندگان‌شان حرف‌های دور از منطق می‌زدند، باز آقا خیلی متواضعانه، خیلی مهربانانه، خیلی دلسوزانه می‌شنیدند، خیلی دقت می‌کردند، سفارش می‌کردند.

اما از طرف دیگر رهبر انقلاب به لحاظ اتمام حجت و به لحاظ روشن شدن مسائل برای مردم و به خاطر این‌که فردا ابهامی باقی نماند و کسی نتواند مظلوم‌نمایی کند، به این خواص نسبت به اشتباهات‌شان به اَشکال مختلف و به صراحت گوشزد می‌کردند، یعنی رودربایستی نمی‌کردند. این‌طور نبود که رهبری با کسانی که جزو شخصیت‌های مهم این کشور بودند، رودربایستی کنند. آن جایی که هم نسبت به خودش و هم نسبت به کار دیگری که او به یک نحوی از آنها داشت حمایت می‌کرد و یا به نحوی از آنها تبری نمی‌جست، آقا به او گفتند که شما چرا تبری نمی‌جویید؟

اینها ظلم کردند یا نه؟ چرا در رفع ظلم این‌ها کمک نمی‌کنید؟ حداقل تبری بجویید. توجه می‌کنید که اصلاً در مقابل اسلام و نظام و انقلاب، بحث رودربایستی، رفاقت و سوابق گذشته و غیره مطرح نبود. البته رهبر انقلاب ابتدا به خود طرف اول می‌گفتند، بعد اگر لازم بود به کسی دیگری می‌گفتند که به او بگوید. بعد از آن، یک بخشی از آن صحبت‌ها و توصیه‌ها را علنی می‌کردند. می‌خواهم بگویم اگر جایی مصلحت عمومی نظام بوده رعایت کردند. این‌جا نیز جامع‌نگری را در رفتار ایشان مشاهده می‌کنیم که توجه به یک جنبه، غفلت از طرف دیگر را به همراه نداشته است.

اما آنجایی که احساس شد یک جریانی در کار هست که می‌خواهد به هر قیمتی انتخابات را باطل کند و دیگر نیاز به صلابت و قاطعیت بود، در مقابل هیچ‌یک از این فشارها کوتاه نیامدند. معتقد بودند که در مقابل خودی و افراد فریب‌خورده و کسانی که سؤال داشتند، همه‌ی راه‌کارها باید طی شود. هر مقداری که حتی باید از حق خودشان یا حق زیرمجموعه‌ی حکومت کوتاه بیایند تا این‌که مسأله روشن شود انجام دادند. اما آن‌جایی که احساس کردند چیز دیگری در این بین هست، کوتاه نیامدند. حالا تمام خواص و سیاسیون باشند، اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب باشد، داخل و خارج باشد، تهدید کنند که چنین می‌کنیم، چنان می‌کنیم، نتوانستند عملی بکنند والا این تهدیدات بلوف نبود؛ واقعاً می‌خواستند یک کشور را به هم بریزند ولی رهبر معظم انقلاب محکم ایستادند.

یک وقت ایستادگی کورکورانه است، این خیلی ارزش ندارد. اما ایستادگی ایشان مبتنی بر رصد کردن روزانه‌ی همه‌ی مسائل، اشراف و تسلط کامل بر اوضاع و مسائل سیاسی و مسائل غیرسیاسی منطقه و جهان و کشور خودمان، قدرت جمع‌بندی و تحلیل همه‌ی مسائل و با آگاهی تمام و با اولویت‌بندی کارها، اصل و فرع کردن مسائل است. رهبری بارها گفتند که مسائل اصلی اینهاست، مسائل فرعی اینهاست، سرتان کلاه نگذارند یا فریب نخورید و یا غفلت نکنید و مسائل دست چندم را بیایید و با آن به عنوان یک مسأله‌ی اولی برخورد کنید، هزینه کنید، وقت صرف کنید، بعد از مسائل اصلی غافل شوید که ضربه کاری بخورید. در همه‌ی انتخابات یکی رأی می‌آورد، یکی رأی نمی‌آورد. آن کسی که رأی نمی‌آورد معترض است، همیشه هم داشتیم. اصلاً در دنیا همین است و کشور ما مستثنی نیست. کافی بود اگر ایشان یک کلام کوتاه می‌آمد، آنها ده قدم پیش می‌‌آمدند. چون بعداً روشن شد که اینها چه برنامه‌ای داشتند و چه هدفی داشتند و اصلاً بحث تقلب مطرح نبود و رسماً تهدید می‌کردند.

*به عنوان سؤال آخر، برخی از مسئولین و اشخاص اصرار بر برخورد و اقدامات عملی شدیدتری با سران فتنه داشتند که رهبر انقلاب مخالفت کردند. می‌خواهیم دلیل این مخالفت را از زبان شما بشنویم.

- نظر آقا این بود که تا آنجایی که ممکن است صحبت بشود، اتمام حجت بشود، مسائل بیان شود، شاید طرف گول خورده، شاید طرف نمیداند، شاید طرف واقعاً غافل است که شاید نحوه‌ی این حرفها سبب هوشیاری او شود و شاید توبه کند. نکته‌ی دیگر این‌که رهبری معتقد بودند که طوری نشود تا مردم نفهمند که علت تصمیمی که گرفتید چیست. یک وقت تصور نکنند که یک برخورد سیاسی است، فکر نکنند که این برخورد شما در این حد مجازات و برخورد نبوده است.

بنده چندی پیش به قم رفتم و با برخی از مراجع دیدار کردم. می‌گفتند که ما الآن احساس می‌کنیم که چه تدبیر بسیار خوبی نسبت به برخی سران فتنه انجام شده است. ما روزهای اول فکر می‌کردیم که باید به نحو دیگری برخورد شود، اما امروز که زمان گذشته و برخی از مسائل واقعاً روشن شده می‌فهمیم که تدبیر صحیح عین همین بوده که انجام شده و اگر غیر از این بود ایراد داشت.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/5/25:: 11:33 عصر     |     () نظر
از سوی مدیرمسئول کیهان عنوان شد:
دستاوردهای بزرگ فتنه 88
حسین شریعتمداری در اولین یادداشت خود در سال جدید، به بررسی دستاوردهای نظام اسلامی پس از فتنه 88 پرداخته و به مهمترین موارد آن اشاره کرده است.

به گزارش شبکه ایران، مدیرمسئول روزنامه کیهان در اولین شماره این روزنامه در سال 89 به بررسی کلی اتفاقات و حوادث سال 88 پرداخته است.

حسین شریعتمداری سرمقاله خود را با اشاره به انتخابات پرشور ریاست جمهوری در خردادماه سال گذشته آغاز کرده و نوشته است: "فرض کنید چرخ زمان برای مدتی چرخش معکوس کرده است و شما در حالی که تمامی اخبار و اطلاعات چندماه گذشته را در حافظه خویش دارید به خردادماه سال 1388 بازگشته اید! انتخابات ریاست جمهوری دهم با حضور بی نظیر 85درصدی و آرای 40میلیونی مردم انجام گرفته و شما در ابتدای یک فصل 8ماهه که قرار است از 22خرداد آغاز شده و تا 22بهمن 88 ادامه داشته باشد، ایستاده اید. حالا فرض کنید که قرار است این مقطع زمانی یک بار دیگر تکرار شود و این بار، چگونگی عبور از فصل یاد شده را به میل و اراده شما واگذار کرده و برای این منظور دو گزینه پیش رویتان نهاده اند. گزینه اول؛ ادامه ماجرا به همان صورت و با همان رخدادهایی که قبلاً اتفاق افتاده بود و گزینه دوم؛ عبور از این مقطع زمانی به طور عادی و طبیعی و بی آن که فتنه ای در راه باشد. خب! شما که فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن ماه سال 1388 را قبلاً پشت سر گذاشته و از وقایع آن باخبرید، کدام گزینه را انتخاب می کنید؟!"

شریعتمداری با بیان این مطلب که "به یقین تمامی کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب، اقتدار میهن اسلامی و بهروزی مردم این مرز و بوم دارند، گزینه اول را برمی گزینند و از فتنه بعد از انتخابات با همه تلخی ها و سختی هایی که داشت، استقبال می کنند"، علت این امر را "پایان شیرین" این اتفاقات دانسته و نوشته است: "امروز همه از پایان شیرین آن ماجرای تلخ باخبرند و فتنه 88 را با توجه به دستاوردهای کم نظیر آن، یکی از بزرگترین موهبت های الهی می دانند".

وی همچنین با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم که در آن توصیه شده است که نعمت‌های الهی بازگو شوند، تعدادی از دستاوردهای فتنه سال 88 را برشمرده است.

افشای چهره خط نفاق؛ مهمترین دستاورد فتنه 88

مدیرمسئول کیهان، اولین دستاورد را روشن شدن هویت گروه‌هایی دانسته که علیرغم همراهی با دشمنان نظام، به طرفداری از انقلاب و نظام تظاهر می‌کرده اند.

وی نوشته است: "دشمنان بیرونی انقلاب، مخصوصاً مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس که مدیریت مستقیم فتنه 88 را برعهده داشتند، تمامی گروهها، جمعیت ها و شخصیت های -بی شخصیت - تحت فرمان خود را به صحنه آوردند. در این میان، تکلیف گروهها و جریاناتی نظیر بهایی ها، منافقین، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها، انجمنی ها، گروهک عبدالمالک ریگی، نهضت آزادی، جبهه ملی و مفسدان تابلودار اقتصادی روشن بود. آنها هویت شناخته شده ای داشتند و همراهی آنان با مثلث یاد شده نه تازگی داشت و نه دور از انتظار بود. اما، مدیریت بیرونی فتنه در اقدامی ناشیانه - که احمقانه واژه مناسب تری برای آن است- تقریباً تمامی سرمایه ناشناخته و یا کمتر شناخته شده خود را در داخل کشور نیز به کار گرفت. افراد و گروههای طیف اخیر به گواهی اسناد موجود از دو دهه قبل در پروژه موسوم به «طرح کنت تیمرمن» - مسئول وقت میز ایران در سازمان سیا- شکار و به تدریج در جبهه ای موسوم به اصلاحات سازماندهی شده بودند. این طیف اگرچه طی 20 سال گذشته و مخصوصاً در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ساز مخالفت با ارزش های اسلامی و انقلابی را کوک کرده بود ولی کماکان به طرفداری از انقلاب و نظام تظاهر می کرد.

شریعتمداری در ادامه بیان کرده است: "مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس این طیف وابسته و کمتر شناخته شده یعنی «خط نفاق جدید» را هم در نقش ستون پنجم به میدان کشیده و هزینه کرد. نتیجه آن که وقتی فتنه 88 با مدیریت پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب و هوشیاری و ایستادگی جانانه مردم روبرو شد، چهره واقعی خط نفاق جدید نیز مرحله به مرحله از پرده بیرون افتاد و شبکه نفاق جدید که با صرف هزینه های کلان مالی، سیاسی و اطلاعاتی سازمان های سیا، موساد و MI6 در داخل کشور شکل گرفته بود، فرو پاشید و افراد و گروههای این شبکه به مهره های سوخته تبدیل شدند.

مدیرمسئول کیهان، افشای چهره خط نفاق جدید و جراحی این غده سرطانی را یکی از بزرگترین دستاوردهای فتنه 88 دانسته و نوشته است: "این دستاورد بسیار آسان‌تر از آنچه انتظار می رفت به دست آمد".

تلنگری به خواص به خواب رفته

به گزارش شبکه ایران، شریعتمداری دومین دستاورد فتنه 88 را بازخوانی وقایع صدر اسلام و عبرت گیری و بصیرت افزایی آن در شناخت خواص آلوده و یا گمراه خوانده است.

وی در این‌باره نوشته است: "شنیده و خوانده و در تاریخ مستند صدراسلام دیده بودیم که فاطمه زهرا(س) در فاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادت خویش- 75یا 95 روز- شبانه به خانه شماری از خواص رفته و با آنان از «باید»های فراموش شده و «نباید»های از یاد رفته سخن می گفت و اینکه، چه زود سفارش های رسول خدا(ص) را از یاد برده اید و اگر به یاد دارید و بر عهد پیشین استوارید، چرا در برابر انحرافی که می بینید لب به اعتراض نمی گشائید؟! و... اما، برخی از آنان دل به چرب و شیرین دنیا سپرده و در پی آرزوهای دور و دراز و نفس های هوس باز خویش، عهدی را که با رسول خدا(ص) بسته بودند، شکسته و پاسخشان سکوت بود، یا سخنان دو پهلو".

این فعال سیاسی با مقایسه وضعیت فوق با شرایط کنونی جامعه نوشته است: "در فتنه 88 بار دیگر همان ماجرای تلخ در مقیاسی دیگر تکرار شد. این بار اما، مردم با مشاهده انحراف، سکوت و یا دوپهلوگویی برخی از خواص، ماجرای آن روزها را به خاطر آوردند و به فراست دریافتند که این، همان است. دیگر مانند آن روزها با خواص نلغزیدند، چشم به «ولی» دوختند و از فتنه جهیدند و رهیدند و برخلاف آن روزها از خواص آلوده عبور کردند. خواص لغزیدند و رفوزه شدند و سقوط کردند. اگر ماجرای آن روزهای صدر اسلام در اذهان ملت بازخوانی نشده بود، چه کسی باور می کرد شماری از کسانی که حضور در کنار حضرت امام(ره) را نیز تجربه کرده اند به این زودی عهد پیشین وانهند و در مقابل امام راحل و خلف حاضر او قرار بگیرند؟!"

بازخوانی وقایع سال های اولیه بعد از پیروزی انقلاب

شریعتمداری در ادامه یادداشت خود به مشابهت‌های فتنه 88 با وقایع ابتدای پیروزی انقلاب اشاره کرده و اظهار داشته است: "نسل های سوم و چهارم انقلاب، اگرچه از چگونگی وقوع انقلاب اسلامی و نقش دشمنان و دوستان و بندبازان و منافقان در آن واقعه عظیم و رخدادهای چند ساله پس از انقلاب کم و بیش باخبر بودند ولی باید اذعان کرد که به علت کم کاری غیرقابل توجیه مراکز فرهنگی کشور، از چند و چون ماجرا و مخصوصاً نقش جریانات و افراد چند چهره و ترفندهای آنان اطلاع چندانی نداشتند.

مدیر مسئول کیهان، فتنه 88 را تابلوی گویا و روشنی از تاریخچه سال های اولیه بعد از پیروزی انقلاب دانسته که پیش روی نسل‌های سوم و چهارم انقلاب قرار گرفت و نوشته است: "این حوادث برای نسل سوم و چهارم انقلاب به گونه ای بود که انگار در آن سال ها حضور مستقیم داشته و رخدادها و فراز و نشیب ها را به چشم خود دیده اند. منافقانی که از وطن دوستی دم می زدند و وطن فروشی می کردند. جریاناتی که سنگ مردم را به سینه می زدند و با دشمنان خونریز و غارتگر مردم دست در یک کاسه داشتند. اراذل و اوباش آدم کشی که فریاد آزادیخواهی سر می دادند، احزاب و گروههایی که از اصلاحات دم می زدند و سر در توبره شناخته شده ترین جرثومه های فساد و تباهی، یعنی موساد و سیا و MI6 داشتند بی تمدن های قانون گریزی که از «جامعه مدنی» سخن می گفتند".

وی همچنین بیان داشته است: "نسل های سوم و چهارم انقلاب در جریان فتنه 88، چهره واقعی و بی نقاب آمریکا و انگلیس و سایر مدعیان حقوق بشر و دموکراسی را به وضوح دیدند و بازیگری ستون پنجم دشمن را بی پرده مشاهده کردند. اسرائیل در غزه و لبنان خون زنان و مردان و کودکان را به زمین می ریخت و نامزد فتنه گران، حامیان اسرائیل را «مردم خداجوی»! می نامید و...

طلوع دوباره روح‌الله کبیر در آسمان انقلاب

نماینده ولی‌فقیه در موسسه کیهان به تناقضات سران فتنه با رهنمودهای بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی هم اشاره کرده و نوشته است: "طلوع دوباره امام خمینی(ره) یکی دیگر از برکات بزرگ و دستاوردهای فتنه 88 بود. در جریان این فتنه و از آنجا که سران فتنه از پوشش «خط امام» برای پنهان کردن ماموریت بیرونی خود استفاده می کردند. انگیزه مراجعه به متن رهنمودها، سخنان و بینش و منش امام راحل(ره) با اشتیاق فراوان در میان مردم برانگیخته شد. مردم از یکسو، همراهی آشکار فتنه گران با دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب را می دیدند و از سوی دیگر شاهد ادعای سران فتنه و عوامل اصلی آن بودند که خود را پیرو خط امام(ره) معرفی می کردند! از این روی، فرهیختگان و دلدادگان واقعی امام(ره) که از برخورد منافقانه و نفرت انگیز سران فتنه باخبر بودند، برای نشان دادن نفاق و دورویی ستون پنجم دشمن و کسانی که فریب پشت هم اندازی ها و ترفندهای فتنه انگیزان را خورده بودند، برای آگاهی از واقعیت ماجرا، تنها راه چاره را مراجعه به آثار مکتوب و مضبوط حضرت امام(ره) می‌دیدند. این مراجعه که باید از نقش برجسته صداوسیما در آن تقدیر کرد، از یکسو طلوع دوباره امام راحل(ره) را در پی داشت و از سوی دیگر، زمینه رسوایی سران فتنه و عوامل میدانی آنها را خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت، فراهم آورد.

شریعتمداری ادامه داده است: "طلوع دوباره حضرت امام(ره) و عطر دل انگیز رهنمودهای روشنگر و گره گشای آن بزرگوار، در نسل های اول و دوم انقلاب نیز جان تازه ای دمید و بایدها و نبایدهای به فراموشی رفته و یا کمرنگ شده خط مبارک امام راحل(ره) را گوشزدی دوباره کرد".

اتحاد و یکپارچگی مردم در برابر دشمنان اسلام و انقلاب

شریعتمداری، حضور گسترده و ده‌ها میلیونی مردم در راهپیمایی‌های 9 دی و 22 بهمن را هم یکی دیگر از دستاوردهای فتنه 88 دانسته و نوشته است: "اتحاد و یکپارچگی مردم که در حماسه 9 دی ماه و راهپیمایی چندده میلیونی 22بهمن به نمایش درآمد، یکی دیگر از دستاوردهای عظیم فتنه 88 بود. مردم هوشیار و با بصیرت وقتی دست آشکار دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و مخصوصاً مثلث منفور آمریکا، اسرائیل و انگلیس را در فتنه دیدند و هجوم وحشیانه و نفرت انگیز سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای را به ساحت مقدس امام حسین(ع)، حضرت صاحب الزمان(عج)، امام خمینی (ره)، آتش زدن مسجد، قتل مردم بی گناه و... را مشاهده کردند، به وضوح دریافتند که ماجرا بسیار فراتر از دروغ تقلب در انتخابات و یا مخالفت با دولت است و دشمنان بیرونی و ستون پنجم داخلی آنها، اسلام و انقلاب و امام و رهبری و استقلال و اقتدار نظام اسلامی را نشانه رفته و سودای تحویل این مرز و بوم به آمریکا را در سر می پرورانند.

وی این اتفاق را موجب بر باد رفتن بیش از 20 سال برنامه ریزی، هزینه های کلان و فعالیت اطلاعاتی و امنیتی سازمان های جاسوسی آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای تفرقه افکنی میان مردم مسلمان ایران خوانده و ان را شایسته شکرگزاری دانسته است.

افزایش قدرت ایران در عرصه جنگ نرم

مدیرمسئول روزنامه کیهان در بخش دیگری از یادداشت خود، ضمن آزمایش خواندن فتنه 88، به بصیرت و هوشیاری مردم در این وقایع اشاره کرده و نوشته است: "درباره خاستگاه واژه «فتنه»- که در کلام خدا نیز بارها آمده است- گفته اند، به معنی وارد کردن طلا در آتش است تا ناخالصی های آن گرفته شده و «عیار» واقعی آن به دست آید. و از این روی «فتنه» را «آزمایش» نیز نامیده اند. آیا کمترین تردیدی هست که دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها در جریان فتنه 88، علاوه بر استفاده از اهرم های سخت افزاری نظیر آدم کشی، تخریب، آتش سوزی، حمله به مردم و... تمامی توان نرم افزاری خود را نیز برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و هر دو بخش جدانشدنی اسلامیت و جمهوریت آن به کار گرفتند. هزاران سایت اینترنتی، صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی، هزاران نشریه داخلی و خارجی، شبکه های عنکبوتی رسانه ای در تمامی ساعات و دقایق فتنه 88 به توهم پراکنی، دروغ بافی، اهانت و در یک کلمه جنگ نرم علیه اسلام و انقلاب و مردم این مرز و بوم مشغول بودند؟ و آیا می توان انکار کرد که بصیرت و هوشیاری مردم اصلی ترین و کارآمدترین حربه برای مقابله با جنگ نرم دشمنان است؟

وی به مقایسه جنگ 8 ساله تحمیلی با جنگ 8 ماه اینترنتی هم پرداخته و بیان کرده است: "به آسانی باید - و می توان- نتیجه گرفت که مردم پاکباخته و انقلابی ایران اسلامی به همان اندازه که در مقابل جنگ سخت دشمنان از جمله جنگ تحمیلی 8 ساله با اقتدار و توانمندی ظاهر شدند، در عرصه جنگ نرم نیز از قدرت و قابلیت های برجسته و مثال زدنی برخوردارند. و بی تردید بخش قابل توجهی از این بصیرت را در چم و خم فتنه 88 تجربه کرده و به دست آورده اند".

مدیریت پیامبرگونه رهبر انقلاب؛ عامل پیروزی مردم در فتنه 88

شریعتمداری در پایان یادداشت خود با بیان اینکه "فهرست دستاوردهای فتنه 88 نیز به تنهایی مثنوی هفتاد من کاغذ است و این رشته سر دراز دارد"، مدیریت الهی رهبر معظم انقلاب را موجب پیروزی مردم در فتنه 88 خوانده و نوشته است: "پیروزی حماسی مردم در فتنه همه جانبه 88 بیش از همه و پیش از همه مدیون مدیریت الهی و پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب بوده است. فقط نگاهی گذرا به مراحل مختلف فتنه 88 به وضوح نشان می دهد که هر جا، نه فقط مردم عادی، بلکه نخبگان و صاحب نظران مومن و متعهد «مو» دیده اند، آقا از «پیچش مو» خبر داده اند و آنچه که پیران خردمند در آینه ندیده بودند، آقا در خشت خام مشاهده کرده اند... پس در یک کلمه باید گفت؛ فتنه 88 بار دیگر بر واقعی بودن این حقیقت تاکید کرد که «خامنه ای، خمینی دیگر است»".


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/5/25:: 11:32 عصر     |     () نظر

فتنه 88َ

قریب به یکسال از وقوع فتنه ای بزرگ در کشور عزیزمان می گذرد که با همه تلفات و سختی ها و خون دلهای مترتب بر آن که فرصتهای بی شماری را از میان برده و اختلافاتی را دامن زده یا آغاز نمود و سرمایه های متعدد و متنوعی را بر باد داد و نیز باعث تمیز بین سره و ناسره و روشن شدن عقبه دشمن و شناسایی عمده پیاده نظام و رهبریت آنان و راهبردها و تاکتیکها و برنامه هایشان گردید و نیز نیروهای وفادار به اسلام و نظام و انقلاب را مجتمع کرده و منسجم نمود و آنها را آبدیده ساخته و باعث شد تجربه گرانبهای دیگری را از سر بگذرانند، می گذرد. این فتنه عواقب وخصوصیاتی داشت که به

 

صورت خلاصه به آن اشاره می کنم:

 

1- تکرار تاریخ : فتنه مذکور بار دیگر نشان داد که چه بسا نزدیکترین افراد به رهبری نظام در این دوره همانند صدر اسلام پس از مدتی به دلایل متعدد از جمله میل به قدرت طلبی ، چشیدن چرب و شیرین دنیا دوری از انقلابی گری یا پشیمانی ازآن ،اهل و عیال و فرزند و خانه ای که تاثیرات منفی بر فرد می گذارند، استحاله در زرق و برق و فساد چیدمان شده دشمن و اصطلاحا بازی در میدان مخالفین به صورت عموما خواسته یا گاها ناخواسته و بسیاری از عوامل اینچنینی ممکن و قابل تکرار بوده و می طلبد که همه افراد انقلابی به خصوص نسل اول تا حد ممکن خود را از این آسیب ها دور و اصطلاحا خویش را ایزوله کرده و اگر به هر دلیل از دلایل فوق گرفتار حرکت بر خلاف مسیر انقلاب و نظام و رهبری گردند بدانند که زیر علم دشمن سینه می زنند و باید منتظرطرد ملت باشند.

 

به عبارت دیگر صرف نزدیکی به امام و حضور در زندان شاه و انقلاب و جنگ و مسوولیت های بالای نظام در قبل تعیین کننده نیست و اکنون بهتر از هر زمان دیگر می فهمیم که چرا امام راحل عظیم الشان به عنوان یک حکم فقهی و سیاسی و اجتماعی و عقلانی میزان را حال فعلی افراد دانستند. انحرافات و جنگ های داخلی صدر اسلام عموما به دست منسوبین به پیامبر ( ص) و وقایع و اتفاقات مهم آن دوران که جزء موثرین اولیه اسلام بودند کلید خورده و عمق یافت و اینک در پس فتنه همان افراد از لباس و نام ومو سوی ها و خاتمی ها و جبهه مشارکت و نهضت آزادی و جبهه ملی و کمونیست ها و سلطنت طلبها و منافقین و دنباله های داخلی آنان همچون مهاجرانی ، رمضانپور ، کدیور ، گنجی و نبوی و میردامادی و آن یکی خاتمی و غیره و غیره بیرون آمدند و با تیشه ای علنی و محکم به ریشه انقلاب ضربه زدند که الحمدلله کیدشان به خودشان برگشت.

 

2- جریانی موسوم به اصلاحات و اصلاح طلبی که اکنون در طی ده سال دو فتنه بزرگ اولی در تیر ماه 78 و دومی در خرداد ماه 88 را بر و بر علیه نظام و به قصد براندازی طراحی و هدایت کردند دیگر محلی از اعراب ندارد.

 

 

این جبهه که یکسر آن برآمده از اعضای مجمع روحانیون و چپ نماهای سالهای اول انقلاب و مدافعین مکتب کپونیسم که می توان آنرا کمونیسم هم نامید، بوده و تا سلطنت طلبان و ملی مذهبی ها و کمونیست های کم تعداد فراری و فداییان اقلیت، منافقین به خلق و سازمانهای جاسوسی امریکا و اسراییل و فرقه ها و نحله های منحرف همانند فراماسونها و کابالیست ها و بهایی ها و دیگر مخالفین نظام و ارتجاع عربی وهابی منطقه امتداد دارد ثابت کرد که ملاکشان دیگر حفظ اسلام و قرآن و ارزشها و تبعیت از رهبری نیست و از اینکه مثل صدر اسلام منشاء خلاف گویی و انحراف جامعه از سمت اصلی و مخالفت با امام بر حق و مانع حفظ وحدت شناخته شود نیز ترسی ندارد. کما اینکه اکنون با تمام دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام نشست و برخاست علنی دارد و گاها در خفا هم همان می کند و خم به ابروی مبارک هم نمی آورند. لذا انحلال احزاب مشارکت و مجاهدین که هم با پررویی به استحاله فکری و فرهنگی در 20 سال اخیر پرداخته و هم چند مرتبه ضربه رسمی و علنی و مبتنی بر جنگ و تظاهرات و آتش سوزی و کشتار و تحریک مردم به پیکره نظام زده است و محدود کردن کامل عوامل و سران فتنه و محروم کردن آنان از حضور در مراکز اصلی قدرت بایستی بدون مماشات اجرا شود و گرنه اطمینان داشته باشید اگر نظام در آینده به هر طریق شرایط بازگشت عوامل اصلی این جریان منحط را به ارکان نظام در هر سه قوه فراهم کند یا غفلت نموده و نتیجه غفلت همین موضوع باشد دیگر نمی توان امید به گذر از فتنه ها و مشکلات فزاینده ای که اینبار با تجربه کامل و پشتیبانی بهتر و شرایطی قوی تر محقق می شود داشت و احتمال وارد آوردن ضربه کاری به نظام و انقلاب و اسلام دور از ذهن نیست. آنطور که من احساس می کنم افرادی چون خاتمی و هاشمی و امثالهم قصد دارند با تجمیع و سازماندهی افراد ناشناخته تفکر یاد شده مجددا در جنگ انتخاباتی شوراها و مجلس شورای اسلامی و سپس ریاست جمهوری وارد و کرسی قدرت را به دست بگیرند. مطمئن باشید اگر این اتفاق بیفتد پشیمانی حتمی خواهد بود.

 

3- نظام و به صورت مستقیم و مشخص دولت و مجلس موظفند جریانهای انقلابی و حزب اللهی و بسیجی را بدون رودربایستی و بدون مماشات و کوتاهی سازماندهی ، تکریم و حمایت کنند. 

 

اگر یادمان باشد در زمان دفاع مقدس بسیجی مظلوم شهر بود و شهید جبهه وهمیشه هم سنگ زیرین آسیا! چه تعداد شهدایی که در دوران مرخصی کوتاهی که به شهرشان می آمدند ناچار با اراذل و اوباش و جریانات مفسد محلی خودشان درگیر شده و عموما به دلیل عدم حمایت های لازم از سوی ارکان مسوول در دستگاه اجرایی و انتظامی و قضایی محکوم هم می شدند و در بسیاری از موارد قبل از عزیمت به جبهه حتی از دست این افراد کتک هم می خوردند طوریکه دیگر حاضر به بازگشت به شهر نشوند یا در نهایت افقی بازگردند یا با حال و هوای جبهه درآمیخته می شدند. همان تیپ افراد بدون چشمداشتی و در حالیکه انواع مصادیق و گرفتاریها و مشکلات و حتی بیکاری و مریضی وچه وچه را تحمل می کردند ، هرگز خود را طلبکار نظام نمی دانستند و با خون دل شاهد وادادگی مسوولین سابق و لاحق و تماشاچی اتفاقاتی بودند که دل هر مسلمانی را به درد می آورد در فتنه اخیر و نیز در فتنه تیرماه 78 خوش درخشیدند. باز هم شهید دادند و صدها جانباز و بازهم مظلومانه پس از فروکش کردن آتش فتنه ( در ظاهر ) به منازل و معابر و محله های خودشان رفتند و بی هیچ منتی سر در مشکلات و گرفتاری های قبلی فرو بردند. اما آیا اینک وقت رسیدگی مردانه و گسترده و اثرگذار به این قشر همیشه مظلوم و مدافع نظام نیست؟

 

خدا وکیلی چقدر برای این جریان خادم کار کرده ایم؟ آیا در کنه قضایا به آنها ستم نشده و اگر شده آیا می دانیم چه مقدار از این ستم توسط خود مسوولین که در مواقع خطر انتظار یاری پرتوان این قشر خون دل خورده ومجرب را دارند واقع گردیده است.

 

4- در حال حاضر و با نگاهی عمقی به عوامل موثر در فتنه مخصوصا عواملی که در کف خیابان با نظام و اسلام و انقلاب عملا جنگیدند و خونریزی کردندمتوجه می شویم که علاوه بر گروه های محارب ومارکدار و نشانشده و شناخته گردیده دشمن ، اراذل و اوباش و افرادی که به نوعی طی سالهای اخیر و در اثر غفلت مسوولین و بی توجهی به اوامر و نواهی قرآن و ائمه هدی علیهم السلام و امام و رهبری و وصایای شهدا و اقتضائات حکومت اسلامی از دل استحاله غربی ها و هجمه فرهنگی گسترده شان به شکل هوادارن غربزده درآمدند و درپوشش چه مردانه و چه زنانه، بی حجابی و بد حجابی را رواج داده و اهلیت ماهواره ای و سکس و همجنس بازی بر  آنها بار است ( البته تعدادشان کم و اندک اما تاثیرشان مخرب است) جملگی عوامل دست چندم و البته پیاده نظام دشمنانند و هرچه که در شناسایی و کنترل واحیانا سرکوب آنها کوتاهی کنیم به تقویت سپاه دشمن کمک رسانده ایم.

 

 

 

برماست که به صورت جدی و فوری و با برنامه و منطق و استفاده از نیروهای پر تعداد انقلابی و حزب اللهی و بسیجی مبارزه علنی با مفاسد اجتماعی و اراذل و اوباش را آغاز و تا رسیدن به نقطه مطلوب ادامه دهیم. و گر نه مجددا در فتنه دیگر ( که همیشه نظام را تهدید می کند ) عده ای از محاربین و عناصر ابن الوقت و آقازاده های دورمانده از پورسانت های کلان و قدرت طلب با صرف مقداری پول این پیاده نظام را به میدان آورده و به صورت نظام مظلوم چنگ خواهند کشید.

 

5- و در آخر چون معلوم شده که سران داخلی فتنه قصد تنبه و توبه ندارند پیشنهاد می کنم سیستم های مسوول اجرایی و قضایی با برخورد جدی توام با روشن کردن ماهیت عملکردشان و نیز تحلیل و بررسی سوابق این افراد و آنچه که باعث شروع مخالفتهای این افراد گردید و همچنین رو کردن دستهای پلید دشمن که از آستین اینها بیرون آمده قاطعیت نظام را هم نشان داده و بر همه معاندین ثابت کنند که اگر بخواهند امنیت و آزادی و راحتی نسبی برآمده از اسلام و انقلاب وشهداو رهبری امام و حضرت آیت الله خامنه ای ( مدظله ) که در سایه سار حضور مهدی موجود موعود (عج ) حاصل شده و با پایمردی صدها هزار شهید و جانباز و ایثارگر آبیاری گردیده را خدشه دار کنند باید عواقب آنرا بفهمند و بشناسند و بپذیرند. نگذارید افراد فاقد پشتوانه های قدرت با کوچکترین خطا به شدت مورد برخورد قرار بگیرند اما سران فتنه و عوامل اصلی آنها بعد از این همه ضربه به نظام که دامنه داخلی و بین المللی دارد راست راست بگردند و هیچ برخوردی با انها نشود.

 

که :

 

(( الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم . ))

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مباشری 89/5/25:: 11:25 عصر     |     () نظر
   1   2      >


----------

Java Codes